تیزترکردن
حربه سرکوب و
گرایش به
تمرکز گرایی
شدید در
ساختار
حکومتی،
همزمان
با تدارک
برچیدن
یارانه ها!
یوسف
لنگرودی
رژیم
ولایت فقیه که
در چهار چوب
پروژه " هدفمند
سازی یارانه
ها" ( بخوان
هدفمند سازی
غارت و چپاول
مردم )، تهاجم
به سفره خالی
زحمتکشان را
در دستور کار
خود قرار
داده، همزمان
تمهیدات سرکوب
گرانه وسیعی
را تدارک می
بیند تا برای
مقابله
احتمالی با
ناآرامی ها و
شورش های بزرگ
توده ای، خود
را آماده
سازد. در کنار
این اقدامات، برای
هرچه
موثرترساختن
حربه سرکوب،
در ساختار
قدرت سیاسی
نیزدرمسیرتمرکز
گرایی شدید،
تا حد تبدیل
شدن به یک
نظام عریان
فاشیستی- نظامی
گا م بر می
دارد.
سازماندهی
شاخک های
امنیتی
سرکوبگر،
ویژه ارزیابی
جو جامعه در
مناطق مختلف
کشور و به کار
گیری این
ابزارهای
سرکوب درصورت
بروزاعتراض
های توده ای
برعلیه
برچیدن
یارانه ها،
ازجمله
اقدامات رژیم
ولایت فقیه
است. این
سازماندهی،
ادعای دروغین
حکومت را مبنی
بر اینکه
هدفمند سازی
یارانه ها به نفع اقشار و
طبقات ضعیف
است، افشا می
کند. اگر
قراراست
پروژه حذف
یارانه ها در
خدمت اکثریت
ضعیف جامعه
باشد پس چرا
تدارکات امنیتی
بازهم گسترده
تری در راه
است؟ البته
برخی ازمقامات
رژیم ولایت
فقیه اینجا
وآنجا در باره
عواقب اجرای
این طرح و
امکان بروز
نارضایی عمومی
در جامعه
هشدار می دهند
و بدون اینکه
خود بخواهند،
به ضد مردمی
بودن ماهیت این پروژه
اعتراف می
کنند.
بنابراین
تردیدی نمی توان
داشت که
برچیدن
یارانه
ها،اساسا
اکثریت زحمتکشان
کشور را هدف
قرار داده تا
آن ها هر چه
بیشتر به روز
سیاه نشانده
شوند.
از
این روست که
حکومت اسلامی
به سرکوب هر
چه بیشتری روی
آورده تا با
ایجاد رعب و
ترس در دل مردم،
آنان را
ازنافرمانی
عمومی بر حذر
دارد و مخالفان
سیاسی و مدنی
را با اذیت و
آزارو سرکوب و
زندانی کردن،
برسرجای خود
بنشاند و
بکوشد از ایجاد
پیوند میان
مطالبات
اقتصادی و
جنبش ضد استبدادی
جلوگیری کند.
اما
برای پیش بردن
همه این طرح
ها و نقشه های
اهریمنی،
حکومت به یک
دستگاه
فرماندهی
واحد و متمرکز
نیازدارد.
چیزی که عدم
برخورداری از
آن همیشه یکی
از مصیبت های
این نظام بوده
است. بحران و
تنش تقریبا تمام
اجزای دستگاه
حکومتی را فرا
گرفته است. اختلاف
میان قوه
اجرایی و
مقننه برسرهرموضوعی،
به یک امر
عادی
تبدیل شده و روزی
نیست که این
نهادها به جان
یکدیگر نیفتند؛
تقابلی که
مسلما انرژی
نهاد های
حکومتی را خنثی
و تضعیف می
کند. مجموع
این شرایط است
که رژیم و سکانداران
اصلی آن را به
این نتیجه
رسانده است که
" پلورالیسم
سیاسی" و "
بازی
دموکراسی " در درون
ساختار نظام
را هر چه
محدودتر کنند
چرا که دیگر
نمی توانند به
شیوه سابق از
پس شرایط جدید
و سرکوب مردم
برآیند.
این
پروژه در ماه
های اخیر از
سوی باند
احمدی نژاد در
تهاجم به "
اصول گرایان"
حکومتی وارد
مرحله جدیدی
شده است.
آخرین پرده از
این تلاش را
می توان در
سخنان احمدی
نژاد دریافت
که این جمله
معروف خمینی
را که گفته
بود" مجلس در
راس همه امور
است " ، متعلق
به گذشته
خواند و قوه
مجریه را در
راس امور
دانست.
اظهاراتی که
موجب اعتراض
شدید
نمایندگان
مجلس و شخص
لاریجانی شد.
اگر
قبلا در مورد
حمایت رهبر
نظام از این
گونه اعمال
احمدی نژاد
تردیدی وجود
داشت، اما حالا
هر چه بیشتر
روشن می شود
که حرف ها و
کردار وی با
تایید ضمنی
خامنه ای صورت
می گیرد. آنچه
که می توان از
لابلای
تحولات اخیر
نتیجه گرفت این
است که حکومت
به سوی یک
نهاد ریاست
جمهوری
نیرومند گام
بر می دارد که
ضمن پاسداری
از دستگاه
ولایت فقیه،
نهادهای دیگر
حکومتی را به
عنوان مزاحم و
عوامل دست و
پا گیر تلقی
می کند و
حداقل می
خواهدتحت
کنترل خود در
آورد. دیر
نیست هنگامی
که احمدی نژاد
جمله معروف
دیگر خمینی را
که گفته بود "
میزان رای
مردم است "،
متعلق به
گذشته بداند.
بی جهت نبود
که چندی قبل
در اظهار
نظردیگری
گفته بود که
"سیستم
انتخاباتی و
دموکراسی به
اسلام تعلق
ندارد و یک
پدیده غربی و
وارداتی است" (
نقل به مضمون ).
اگر چه در
تمامی دوران
حیات جمهوری
فلاکت بار و
سرکوبگر
اسلامی، نه
مجلس در راس
امور قرار
داشت و نه
میزان رای
مردم بوده
است. این
حکومت تاریک
اندیش و بغایت
ارتجاعی، با
برپایی نظام
مطلقه ولایت
فقیه با هر نوع
اراده مردمی
سر جنگ داشته
و دارد و دشمن
آشتی ناپذیر
هر نوع آزادی
خواهی بوده و
هست.
همه
اقدامات باند
احمدی نژاد -
با حمایت رهبر
نظام
نشان می دهد
که حکومت
اسلامی برای
سرکوبگری هر
چه بیشتر،
چهار نعل به
سوی یک رژیم
عریان
فاشیستی در
حرکت است و
برای رسیدن به
این هدف، حتی
از زیر پا
گذاشتن
پرنسیب ها و
اصول شناخته
شده خود نیز
ابایی ندارد.
بی
تردید، مردمی
که در همه این
سال ها از
سیاست های
ارتجاعی
دستگاه ولایت
فقیه جان شان
به لب رسیده،
دست روی دست
نخواهند
گذاشت همان
گونه که در
تمام سی سال
گذشته نیز
نگذاشتند
حکومت اسلامی
لحظه ای احساس
آرامش و ثبات
کند و سال پیش
با شهامت و از
جان گذشتگی،
ارکان نظام
جهنمی را به
لرزه در
آوردند. حالا
نیز بر اثر
اقدامات رژیم
که می خواهد
اکثریت
زحمتکشان را
تحت پوشش
هدفمند سازی
یارانه ها
بچلاند و هستی
و
داروندارشان
را غارت کند،
مردم تسلیم
این
چپاولگران
نخواهند شد.
باید
اذعان داشت که
وضعیت معیشتی
توده های مردم،
آنقدر اسفناک
است که حتما
لازم نیست
آنان را تشویق
به آن کرد که
از پرداخت قبض
های سنگین برق
و گاز شانه
خالی کنند.
حقیقت این است
که زحمتکشان،
دیگر چیزی در
بساط ندارند
تا آن را در
اختیار رژیم
قرار دهند اما
گفتن ندارد که
پروژه حذف یارانه
ها، به راحتی
می تواند به
رویارویی
بزرگ با حکومت
بینجامد و در
صورت هوشیاری رهبرانی
که تا به حال
در بطن
مبارزات خود
جوش توده ای
بو جود آمده
اند،
به یک نافرمانی
و شورش بزرگ
توده ای تبدیل
شود. این به
سهم خود می
تواند به یک
فرصت بی
همتایی برای
تشکل زحمتکشان
تبدیل شود و
در پیوند با
مبارزه سیاسی
و ضد استبدادی
که همچون
آرامش قبل از
طوفان
در کمین
فرصتی مناسب
نشسته تا ظهور
قدرتمند خود
را دوباره در
محلات و
خیابان ها اعلام
کند، حکومت
اسلامی را به
عقب نشینی
وادارد و بساط
او را در هم
کوبد.
درتاریخ
معاصر ایران و
کشورهایی که متکی به
در آمدهای
بالای نفتی
بوده اند،
سابقه نداشته
که توده های
مردم به لحاظ
معیشتی این
چنین مورد
تهاجم قرار بگیرند
و رویارویی
بزرگی میان
اکثریت مردم و
حاکمیت،
درجامعه شکل
نگیرد. خود
حکومت نیز
بهتر از هر کس
به این حقایق
واقف است . به
همین دلیل است
که به فاشیسم
عریان
برای حفظ
حاکمیت
خود توسل
جسته است.
پنچ
شنبه اول مهر
هزارو سیصدو
هشتاد و نه