Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
شنبه ۳۱ تير ۱۳۹۱ برابر با  ۲۱ جولای ۲۰۱۲
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :شنبه ۳۱ تير ۱۳۹۱  برابر با ۲۱ جولای ۲۰۱۲
مهم ترین عوامل ایجاد بیابان زائی و عوارض بیابان زائی بر زندگی جوامع انسانی

 

مهم ترین عوامل ایجاد بیابان زائی و عوارض بیابان زائی بر زندگی جوامع انسانی

 

 

 

مجله زیست محیطی، نگاهی به رخدادهای زیست محیطی ایران و جهان

 

 برنامه ای از مازیار واحدی

 

رژیم اسلامی برای توجیه سیاست های ویرانگرانه اقتصادی خود، نیاز به این دارد که بطور مداوم دشمنانی قسم خورده پشت مرزهای کشور داشته باشد تا بتواند با محق جلوه دادن خود، در وحله اول علل مشکلات را به بیرون از مرزها مربوط کند و در مرحله بعد هر صدای اعتراضی را به بهانه همان دشمنانِ پشت مرزها ایستاده سرکوب و علاوه بر ایجاد فضای خفقان، سیاست های نژادپرستانه و خارجی ستیزی را در جامعه نهادینه کند. در هفته ای که گذشت این نوع نگرش، در حوزه محیط زیست و توضیح خشکسالی های ناشی از بهره برداری های غیرکارشناسی از منابع آبی نیز به مدد مسئولین رژیم اسلامی آمد. معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی از توطئه استکبار برای اجرای نقشه خشکسالی جنوب کشور خبر داد. سیدحسن موسوی با افشای اینکه جنگ نرم در این بخش مشهود است، تاکید کارشناسانه کرد که استعمار و استکبار جهانی با تکنولوژی در شرایط اقلیمی‌جنوب ایران تاثیر می‌گذارند. وی دلیل این امر را هم البته، ایجاد امکان دسترسی بیشتر به منطقه اعلام کرد. موسوی در ادامه از سازمان هواشناسی درخواست می کند که این سازمان باید ریشه این مفسده را کشف کند چون این میزان خشکسالی در کشور طبیعی به نظر نمی‌رسد. فراموش نکنیم که وی معاون کسی است که چندی قبل گفته بود غربی‌ها برنامه‌هایی برای تخلیه آب ابرها دارند

 

در واکنش به این برخورد فراافکنانه، کارشناسان محیط زیست اعلام کردند اگر كشورهاي غربي به چنين دستاوردي دست پيدا كرده بودند قطعا مشكلات خشكسالي خودشان را برطرف مي‌كردند. به گفته آنان ايالت كاليفرنياي آمريكا اين روزها با خشكسالي بي‌سابقه‌اي دست و پنجه نرم مي‌كند كه قابل مهار نيست.

 

درنگاهی به علل رشد بیابانزائی در کشور کارشناسان این رشته، رتبه اول در عاملیت را برای «چاه های غیرمجاز و برداشت بیرویه از سفره های زیرزمینی بسیاری از دشت های حاصلخیز کشور» در نظر گرفته اند. در کنار این دام مازاد بر ظرفیت در مراتع و عملیات استخراج و اکتشاف معدن در اراضی ملی و طبیعی از دیگر عوامل مهم تشدید بیابانزایی در کشور محسوب می‌شوند.

 

تا کنون هیچ آمار دقیقی از تعداد چاه های غیرمجاز و مجاز در کشور از سوی متولیان امور در وزارت نیرو اعلام نشده است، به همین دلیل نیز آمارهایی که تا کنون در این باره ارائه شده به شدت در تناقض و تضاد است. برخی از 430 هزار حلقه چاه فعال در کشور خبر می دهند. آنگونه که از آخرین آمارهای اعلام شده از سوی شرکت مدیریت منابع آب ایران وابسته به وزارت نیرو اعلام شده، برداشت آب از طریق چاه های غیرمجاز 3.4 میلیارد مترمکعب در سال است. این میزان با محاسبه برداشت از چاههای مجاز به پنج میلیارد متر مکعب می رسد.

 

محمد درویش کارشناس محیط زیست در این رابطه می گوید بر اساس اطلاعات من تعداد کل چاه های حفر شده در ایران بیشتر از 400 هزار حلقه است که از این تعداد بیش از 130 هزار حلقه چاه غیر مجاز است، علاوه بر این از میزان برداشت آب چاه های دارای مجوز هم اطلاعات دقیقی در دست نیست. چرا که هیچ نظارتی بر آنها انجام نمی شود. وی نصب کنتور بر چاهها را راهی برای کنترل میزان برداشتها اعلام کرد.

 

در کنار این حسن جواهری کارشناس کشاورزی در رابطه با وضعیت کشت زمین در ایران و مطابقت آن با اصول کشاورزی مدرن و پیشرفته در جهان می گوید: تا زمانی که شیوه و وسایل و ماشین های کشاورزی در ایران به همین شکل سنتی و عقب مانده باشد هیچ امیدی برای بهبود وضعیت کشاورزی و بهینه سازی مصرف آب در کشور نیست، باید روش‌های نوین کشاورزی جایگزین روش‌های سنتی و قدیمی شوند. به گفته وی کشاورزی سنتی و بی برنامه نفس منابع آب کشور را گرفته است و در حال نابودی این منابع است. وی هدر رفت آب در بخش کشاورزی سنتی را هشتاد درصد اعلام کرد، و این یعنی فاجعه مطلق.

 

اما اتفاقی که پس از بیابانی شدن یک منطقه روی می دهد مهاجرت ساکنین بومی منطقه است. یکی از مهم ترین پیامدهای بیابانی شدن هر منطقه، از بین رفتن اقتصاد جوامع محلی است که به مهاجرت اجباری آن ها منجر می شود و این مهاجرت به خصوص به حاشیه شهرهای بزرگ، در کنار وجود بیکاری و فقر ناشی از آن در شهرها که با موجودیت جمهوری اسلامی گره خورده است، بالا رفتن آمار جرم و جنایت و فساد و فحشا را در پی دارد. در حالی که این مردم مهاجر می توانسته اند در منطقه خود امکانات حداقلی داشته باشند و به این ورطه گرفتار نشوند. مهم ترین مورد این پدیده را می توان در گتوند و خشک شدن هامون مشاهده کرد. مزدک دربیکی، عضو هیات علمی دانشگاه گرگان در مورد اثرات بیابان زایی بر جوامع محلی می گوید:‌مهم ترین معضلی که در نتیجه بیابان زایی پیش می آید،‌ نابودی اقتصاد جوامع محلی است، اقتصادی که در طی هزاران سال در هماهنگی انسان و طبیعت شکل گرفته است. تعریف وی از بیابانی شدن این است: هنگامی که کاربری منطقه ای اعم از جنگل و مرتع تغییر می کند و در نخستین گام اقتصاد منطقه را دچار تنش می کند. به گفته وی هنگامی که پولی در منطقه به دست نیاید، جامعه راهی به جز مهاجرت نخواهد داشت. تعارض های موجود میان جامعه مهاجر و جامعه میزبان در حاشیه شهرها جرایم اجتماعی خطرناکی را در این مناطق رقم می زند.

 

او با تاکید بر اینکه خشکی تالاب هامون در استان سیستان و بلوچستان موجب مهاجرت بخش مهمی از ساکنان منطقه به دیگر نقاط ایران شد، به روند خشک شدن دریاچه ارومیه اشاره می کند و می گوید: وضعیت دریاچه ارومیه اگر به همین منوال پیش برود، در آینده ای نزدیک فوج عظیمی از مهاجرت را در ایران در پی خواهد داشت.

 

عامل دیگر موثر در بیابانزائی، سدسازی می باشد. در جایی که بیابان‌زایی هرگونه تغییر کاربری زمین و کاهش کارآیی سرزمین را شامل می‌شود، سدها با تاثیری که بر کاربری زمین‌ها و نیز جوامع محلی اطراف خود می‌گذارند، یکی از مهم‌ترین و خطرناک‌ترین موارد در بیابان‌زایی به شمار می‌آیند. متخصصان معتقدند بیابان‌زایی صددرصد به فعالیت‌های انسانی مربوط می‌شود. فاطمه ظفرنژاد می گوید میزان تبخیر در دریاچه سدها در ایران بسیار بالاست. او در ادامه، درباره نقش سدها در بیابان‌زایی می‌گوید: مساله دیگر پایین دست سد است و رودخانه‌ای که در این منطقه خشک می‌شود و بابت خشکی آن تمام زیست بوم‌های وابسته به آن اعم از جنگل و گیاه از بین می‌روند. هنگامی که زاینده‌رود به دلیل سدسازی خشک شد، گاوخونی هم به شوره‌زار مبدل شد و تمامی اکوسیستم‌های وابسته به آن از بین رفتند. اثرات عینی سدسازی و تاثیر بر بیابان‌زایی را می توان در مهاجرت اجباری و زندگی فلاکت بار روستاییان منطقه لالی در اطراف سد گتوند دید.

 

اثرات سدسازی اما تنها محدود به یک سرزمین نیست،‌ کما این که اثرات سدسازی در افغانستان را می‌توان به وضوح در خشک شدن تالاب هامون و آوارگی مردم این منطقه که برای معیشت و زنده ماندن به هامون وابسته بودند،‌ دید. به علاوه اثرات سدسازی در ترکیه و عراق را می‌توان در ریزگردی مشاهده کرد که در ریه مردم ایران فرو می‌رود. ظفرنژاد در مورد دیگر اثرات سدسازی در حوزه خلیج فارس می گوید ساخت سد در حاشیه خلیج فارس موجب از بین رفتن جنگل‌های حرا شده که نقش بسیار مهمی در اکوسیستم منطقه و کارکرد بسیار پیچیده‌ای داشته‌اند.

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©