Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
جمعه ۲۲ مهر ۱۳۹۰ برابر با  ۱۴ اکتبر ۲۰۱۱
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :جمعه ۲۲ مهر ۱۳۹۰  برابر با ۱۴ اکتبر ۲۰۱۱
اعتصاب دو هفته ای کارگران پتروشیمی ماهشهر: درنگی بر برخی از واکنش ها در خارج از کشور

اعتصاب دو هفته ای کارگران پتروشیمی ماهشهر:

درنگی بر برخی از واکنش ها در خارج از کشور

رضا سپیدرودی

اعتصاب کارگران پتروشیمی ماهشهر که بزرگ ترین حرکت اعتراضی در جنبش کارگری ایران در سال های اخیر به شمار می رود پس از دو هفته به پایان رسیده است. قرائن و شواهد زیادی وجود دارد که نشان می دهد این اعتصاب پایان کار نیست، بلکه بیشتر می تواند نقطه شروع دور تازه ای از اعتراضات کارگری در مجتمع های پتروشیمی و واحدهای مختلف آن باشد. اولا: هیچ گزارش مستندی در دست نیست که حاکی از آن باشد که رژیم جمهوری اسلامی با خواست مرکزی این کارگران یعنی الغا شرکت های غارتگر پیمانی و انعقاد قراردادهای دسته جمعی توافق کرده باشد. پرداخت دستمزد کارگران و اجازه بهره برداری از درمانگاه مربوط به کارگران استخدامی که در اخبار مربوط به پایان اعتصاب مطرح شده است خواست مرکزی این کارگران نبوده است. در حقیقت نه تنها کارفرمایان و دولت خواست اصلی کارگران را نپذیرفته اند که برعکس؛ چنانچه در اصلاحیه قانون کار می توان دید سعی در قانونی کردن قراردادهای پیمانی هم دارند. برای رژیم اسلامی تن دادن به خواست اصلی این کارگران هزینه بسیار سنگینی دارد برای این که می داند که برچیدن شرکت های پیمانی در پتروشیمی ها همین خواست را در بسیاری دیگر از واحدهای تولیدی مطرح خواهد کرد و به سرعت به الگویی برای بخش های  دیگر تبدیل خواهد شد. از این رو نمی توان پایان اعتصاب را پایان نارضایتی کارگران پتروشیمی و کنار گذاشته شدن خواست محوری آنان تلقی کرد. هم رژیم اسلامی و هم کارگران پتروشیمی هر کدام از جانب خود به اهمیت صنایع پتروشیمی در شرایط کنونی واقفند. هم سودآور بودن پتروشیمی ها، هم کمیت کارگران این صنایع که سرکوب را برای رژیم دشوارتر می کند و هم تنگ تر شدن حلقه تحریم ها و مخصوصا تحریم بنزین که پتروشیمی ها را به تنها امکان مقابله رژیم با قحطی بنزین در ایران تبدیل کرده، حساسیت این بخش را در موقعیت کنونی بازتاب می دهد. موقعیت پتروشیمی ها، شاغلین این صنایع را به پیشگامان مبارزه برای برچیدن شرکت های پیمانکاری تبدیل کرده و فضای مساعدی بوجود آورده است تا مبارزه کارگری خود را بر بستر آن کانونی کنند. از این رو انتظار طبیعی آن است که چهارمین موج اعتصاب در صنایع پتروشیمی از پس موج سوم در فرصت مقتضی آغاز شود.

ثانیا: پایان اعتصاب کارگران که احتمال دارد موقتی باشد و بار دیگر از سر گرفته شود خود مجالی است برای بازنگری واکنش ها در مورد سومین دور اعتصاب این کارگران در هفت ماه اخیر. با این که اعتراض این کارگران مسبوق به سابقه بود و این سابقه نوعی آمادگی روانی برای شروع دور تازه ای از اعتراضات این کارگران را فراهم ساخته بود، واکنش های حمایتی بخش بزرگی از نیروهای کارگری و عدالتخواه با تاخیر و تعلل غیرضروری همراه بود. اگر اعلام حمایت فعال از مبارزات کارگران پتروشیمی از سوی تشکل های مستقل کارگری در داخل کشور نمی توانست بدون محاسبه فشارهای امنیتی دستگاه سرکوب باشد و از این لحاظ تا حدودی توجیه پذیر است، تاخیر حامیان جنبش کارگری در خارج از کشور قابل توجیه نیست. کارزارهای اعتراضی در خارج از کشور در حمایت از اعتصاب کارگران پتروشیمی تقریبا زمانی به راه افتاد که اعتصاب کارگران رو به پایان بود. در حالی که در خارج از کشور نه فشارهای نیروهای امنیتی در کار بود نه محدودیت در دسترسی به خبر اعتصاب. بعلاوه از پیش روشن بود که در شرایطی که کارگران اعتصابی از هر گونه تشکل مستقل صنفی محرومند و با این حال در برابر رژیمی هار و سرکوبگر که سابقه بسیار جنایتکارانه ای در سرکوب اعتراضات دارد دست به اعتصاب زده اند، این اعتصاب بدون حمایت فوری و گسترده و جلب حمایت سریع نهادهای مستقل کارگری در سطح جهان، بدون تشکیل فوری صندوق های حمایت مالی از اعتصابیون و بدون سازماندهی کمک بی درنگ به اعتصابیون نمی توانسته است  مدت زیادی دوام بیاورد. اما با وجود روشن بودن همه این ها نه تنها شاهد تاخیر در میان حامیان جنبش کارگری در خارج از کشور بودیم که حتی گرایشاتی رسما کارگران اعتصابی را به نوبه خود زیر فشار قرار دادند که به چه حقی خواست خود را تشکیل سندیکای مستقل قرار داده اند. فرقه گرایی در میان حامیان جنبش کارگری که به شکل حمایت در لفظ و خودداری از انجام فوری کار مشترک عملی در عمل پدیدار شد، عامل تاخیر در برپایی کارزارهای حمایتی گسترده این طیف از نیروها بوده است. فرقه گرایی سبب شد که نیروهایی که از خود به عنوان بخشی از جنبش کارگری ایران یاد می کنند حتی قادر نباشند از دنبال کارگران راه بیافتند و حتی با کشیدن شمشیر نقد از نیام به روی کارگران اعتصابی در برابر خواست کارگران جبهه گیری کنند . با این حال جای تردید نیست که هر چه تحرک جنبش کارگری در داخل کشور افزایش یابد، فرقه گرایی در خارج از کشور بیشتر منزوی می شود.

۲۲ مهرماه ۱۳۹۰ـ ۱۴ اکتبر ۲۰۱۱

 

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©