Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
چهارشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۰ برابر با  ۰۴ ژانويه ۲۰۱۲
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :چهارشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۰  برابر با ۰۴ ژانويه ۲۰۱۲
پوست اندازی و دگردیسی برای نزدیکی با اپوزسیون مذهبی به شیوه رفیق شالگونی

 

پوست اندازی و دگردیسی برای نزدیکی با اپوزسیون مذهبی به شیوه رفیق شالگونی

 

واقعیت این است که همیشه ، برای حرکت بسوی تجدید نظرطلبی در باورها و دیدگاه ها ، نیاز به زمینه های مساعدی در حیطه اندیشه و نگرش باید وجود داشته باشد تا لزوم باز نگری و گذاربه آن مهیا گردد.

واین روند و پروسه گذار گاهی می تواند ، رو به جلو و سازنده باشد و گاهی نقش بازدارنده ، و حتی ویرانگر و مخرب را ارائه نماید . لذا امر تجدید نظر طلبی در حیطه ایدئولوژیک در میان سازمانها و محافل کمونیستی ایران همیشه با بود و نبود آنان گره می خورده است و طبعأ چنین گذاری نمی تواند بدون درد ورنج و یا با پیچ وخمهایی همراه نباشد . و به بیانی می توان گفت هر پوست اندازی و دگر دیسی نیازمند کش و قوسهای فراوانی می باشد ، تا از آن پوسته اولیه خارج گردد ، وپدیده نو و تازه ای را به نمایش بگذارد و این پدیده گاهی می تواند ، اندیشه و تفکری باشد در خدمت به توده های مردم و گاهی نظرات و دیدگاهی باشد ، در تحکیم دیو هفت سری همچون مذهب .

و گویا اینبار قرعه بنام رفیق ما رفیق شالگونی در آمده است ، و از مقطع اوج گیری جنبش انقلابی که بنام سبز مطرح گردید ، بعضی از شخصیتهای سیاسی و چپ ایران را دچار وسوسه ودگردیسی ساخته است ، و آنان را برای جبران عقب مانده گی و کم کاری در زمینه سازماندهی و تشکل یابی توده ها  و خصوصأ سازماندهی طبقه کارگر به تجدید نظرطلبی در نقطه نظرات سیاسی شان کشانده است  تا روند نزدیکی به اپوزسیون مذهبی در خارج از کشور هرچه بیشتر فراهم گردد.

آنچه در داخل کشور بنام جنبش سبز مطرح گردید ، و من از آن بعنوان جنبش انقلابی سبز یاد می کنم ، حرکتی بوده است ، مردمی که لایه های مختلفی از توده های مردم در آن شرکت داشته اند ، واز سازماندهی غیر متشکل برخوردار بوده اند ، و توسط خود توده های مردم بصورت خود جوش در خیابانها و میادین سازماندهی می شدند ، و پرمسلم است که در راه اندازی و بسط و گسترش آن نیروهای روشنفکری و نیروهای چپ متفرق و پراکنده در آن نقش بسزایی داشته اند  ، و جنبش دانشجویی سازمانیافته تر و منسجم تر در آن حضور داشته است . توده های به پا خواسته و معترضین خیابانی که حضور آنان هر روز پر رنگتر و با شعارهای رادیکال تری انجام می گرفت ، عملا دستگاه مذهبی را به چالش می کشید ، و برای گذار به آزادی و دموکراسی هر آنچه نشان از بینش و باورهای مذهبی داشته است را به زیر می کشید و می خواست با سرنگونی حاکمیت ، یکبار برای همیشه به مذهب و نقش دستگاه مذهبی پایان دهد . ولی آنچه ضعف وبه بیانی پاشنه آشیل در جنبش انقلابی سبزخود را نمایان و آشکار می ساخت ، همانا سطح رهبری جنبش انقلابی و سرنگونی طلب بود که در دست رهبرانی گرفتار آمده بود که به اصلاح طلبی معروف بودند و رهبری جنبش برای برون رفت از راه سرنگونی و ترس و وحشتی که از انقلاب توده ها داشته اند ، آنان را به موضعی می کشاند تا در مقابل انقلاب توده ها ، راه تسلیم و سازش از بالا را در دستور خویش داشته باشند و به موعظه و بر علیه انقلاب بپردازند ، و آن را خشونت بار جا زده وعواقب آن را فاجعه باربرای توده های بپا خاسته و معترض دیکته کنند .

کار کرد و نقش مخرب مذهب امروز برای بخش عظیمی از توده های مردم ایران آشکار و مسجل شده است ، و این امرنه تنها با عملکرد ویرانگر دستگاه مذهبی در حاکمیت عریان و آشکار گردیده شده باشد ، بلکه نتیجه فعالیت و کوشش بیدریغ فعالین چپ و باورمندان غیر مذهبی و سکولار می باشد که در شرایط خونباری آن راپیش برده اند ، و بر آن دمیده اند ، و عملکرد جمهوری اسلامی به تنهایی نمی توانست نقش مذهب را کم رنگ و یا به ضد خویش بدل سازد ، همانگونه که در کشور مجاور و همسایه ما در افغانستان حکومت طالبانی نتوانست به ضد خودش بدل شود . باید در نظر داشت که مذهب با هر رنگ ولعابی که داشته باشد ، و ملبس به هر الفاظی که  باشد ، و پیشوند و پسوند دموکراتیک هم که داشته باشد ، در بطن خویش با تناقضاتی همراه است ، که به ضدیت با حقوق فردی روی می آورد ، و فعا لیتهای اجتماعی و فردی رامحدود ساخته وخود را سهیم و شریک زنده گی شخصی مردم می داند ، و با رویش و گسترش خویش می خواهد خلاقیت را از توده ها بستاند و آنان را با هجویات و ترهاتی در آسمان گره بزند .

نقش مخرب مذهب در طی تاریخ بر هیچکسی پوشیده نمی باشد ، و هیچ عقل سلیمی منکر آن نمی باشد ، مگر اینکه مغرض باشد و بخواهد خاک بر چشم توده ها بپاشد . مذهب در طول تاریخ حافظ منافع طبقه حاکم بوده است و به نوعی توسط دستگاه های حاکم به خدمت گرفته می شده است و از آنجائیکه مذهب ذاتأ در ماهیت خویش دارای تناقضات ، اقتصادی و اجتماعی می باشد ، نمی تواند در عرصه اقتصادی به حمایت از توده های کار و زحمت یبانجامد ، و لذا نقش مالکیت را آسمانی می سازد و تعرض به آن را کفر الهی می شمارد و از همین روست که همیشه اربابان قدرت و ثروت به آن تکیه می دادند وزمینه رشد و گسترش آن را باز می گذاشتند ، و با پیشرفت جامعه و گسترش آگاهی و ارتقاء فرهنگی نقش آن محدود شده و به حاشیه رانده می شد . حمایت و نقش مذهب از زمینداران و خانها ودستگاه دربار و شاهان رابطه ای متقابل بوده است ، و نظام سرمایه داری آن را برای غارت و چپاول خویش مهار نموده و به خدمت گرفته است ، و هر گاه ضرورت آن را در جوامع عقب افتاده ضروری بداند همچون لیبی ، تونس و مصر به کار می گیرد .

در کشورهای پیشرفته صنعتی ، مذهب توسط مبارزات بی امان جامعه محدود و به حاشیه رانده شده است و لائیسته نتیجه مبارزات مردم آن کشور مفروض می باشد که امروز بعنوان یک امر خصوصی و شخصی محسوب می شود و ناگفته پیداست که از نظر تاریخی در کشورهای پیشرفته امری است عقب مانده و واپسگرا که حامل تناقضاتی است که دخالت آن جامعه را دچار تناقض و تنش می سازد وروند مناسبات سرمایه داری را با تناقضاتی روبرو می سازد ، لذا به انحای مختلف خود را می خواهد نو و به روز سازد،  امری که نا شدنی و متضاد می باشد ، اما در حاشیه جامعه توانسته اند حضور داشته باشند .

سوسیالیسم روندی است ، دموکراتیک و بنای آن بر خواست و نیاز توده های اگثریت جامعه ایجاد می شود و توسعه اقتصادی واجتماعی درآن با توسعه فرهنگی و ارتقاء سیاسی همراه می باشد ، و نمی تواند قدرت و توان خود را تنها معطوف به انقلاب در مناسبات اقتصادی نماید ، زیرا تعقیر در مناسبات اقتصادی بدون انقلاب در عرصه سیاسی و فرهنگی و نظامی بی معنا خواهد بود و پیشا پیش محکوم به شکست می باشد و لاجرم بسط و گسترش کار سیاسی و فرهنگی و ارتقاء آن برای سوسیالیستها امری است حیاتی و برگشت ناپذیر و یکی از وظایف مهم و حیاتی سوسیالیستها می باشد که در جامعه دموکراتیک هوشیارانه آن را پیش می برند.

باید تاکید داشته باشم که ، کمونیستها انسانهایی هستند که نمی توانند چشم بر واقعیتهای موجود ونقش مخرب مذهب در جامعه ببندند و یا آن را نادیده و کم رنگ سازند ، مبارزات طبقاتی و پیش برد آن بدون مبارزه با طبقه سرمایه دار که از مواهب مذهب سود می جوید و توسط مذهب توده ها را تطهیر و گم راه می سازد نمی توان بدون مبارزه با این عفریت تباهی و سیاهی راه مبارزه را برای پیروزی سوسیالیسم هموار نمود و به آن دست یافت ، لذا مبارزه طبقاتی امری است انقلابی که چپ انقلابی پیش برد آن را در تمام حیطه ها پیش می کشد و مطرح می سازد و طبقه کارگر و توده های مردم را برای رهایی و آگاهی از جهل و خرافات مذهبی تحت هیچ عنوان و شرایطی نمی تواند موکول به آینده سازد و یا به شرایط خاصی موحول سازد ، امری که رفیق شالگونی بر روی آن مانور می کند و از بیانات ایشان می توان این نتیجه را گرفت که نظراتی در پشت آن خوابیده است که زمینه های عیان و بیان آن را در آینده بدین طریق مهیا می سازد واین همان راه دگر دیسی و پوست اندازی می باشد .

واقعیت انکار ناپذیردر این است  که ، گرفتاری کشورهای عقب مانده و یا ساده تربگویم کشورهای عقب نگاهداشته شده ، این است که مذهب در این امر نقش اساسی و عمده ای داشته است و درک آن نیاز به تحصیل در رشته جامعه شناسی ندارد و بر کسی پوشیده نمی باشد ، و کمونیستها بدرستی تشخیص داده اند آنچه راه پیشرفت به سوی دموکراسی را محدود و مسدود ساخته است همانا نقش مذهب می باشد که می خواهد به شکل دستگاه مذهبی در حاکمیت باشد و یا روحانیتی باشد خارج از دستگاه حاکمیت  که مروج  آیات آسمانی  باشد ، اما آنچه پر مسلم و روشن است ذهنیتی متناقض در مقابل توده های مردم قرار دارد و آنان را به بی راهه و کژ راهه می کشاند و کمونیستها وظیقه ای بس دشوار در پیش رو دارند  که باید در تمام عرصه های مبارزه فعال باشند و امر مبارزه را پیش برند ، و این امر تخطی ناپذیر است ، و در پایان باید بگویم رفیق شالگونی 

مذهب افیون توده هاست ، حال تو چه بخواهی و چه نپذیری

حسن اردین

02. 1. 2012   

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©