شاد و پُرامید
همراه با سال
نو مسیحی
بهنام
چنگائی
بنا بر
آمار رسمی
حقوق بشر سازمان
ملل بیش از 6
میلیون ایرانی
به دلایل
مختلف ناچار از
سرزمین خودکامگی
زده رژیم مذهبی
گریخته و بیشتر
این فراریانِ
ناگزیر، در
کشورهای غربی
پناهگاهی کم و
بیش فراخور
حال خود یافته
اند و هر سال
همسان و همگام
با مردمان این
دیارها، سال
نو در جهان
مسیحی را با
شهروندان تازه
خود جشن می
گیرند؛ و ای
بسا بخشی از
این
گریختگانِ
مهاجر با این فرهنگ
ها، شادمانی
ها و سنت های سال
نو در کشورهای
مسکونی خویش به
خوبی نیز
آمیخته شده
باشند و چرا
نه؟! برای کاروزار
فرامسلکی، فرقه
شکن و
نابرابری
ستیز پیشاروی
ما با دشمن
ضدبشری، همانا
استوار ماندن با
امید به فردای
بهتر، تمرین شادمانه
و نوعدوستانه
ی زیستن در
کنار دیگر انسان
ها و زندگی
نوشین و
دوستانه داشتن
با همسایگان
دور و نزدیک، مسلما
زیباست و تنها
اندکی بردباری
و نرمش عاطفی می
خواهد و همچنین
آمادگی پذیرش برای
آمیزش برابر، تفاهم
بایسته و هماهنگی
شایسته با این
شیوه های بیگانه
ولی گوناگون فرهنگی،
فراملی و
جهانگرایانه این
کشورها، که لازم
است این
توانائی های تطبیقی
در میان ما تبعیض
زدگان ولائی بیشتر
موجود باشد و قطعا
هست؛ تا بتوان
با نام یک
شهروند آزاده همراه
این آئین ها و
آداب های سال
نو که همگی فرصت
بسیار دلچسب و
مسرتبخشی را برایمان
فراهم می
سازند، همراه شد،
پیوند خورد و
آنگاه دلخواه ها
را جست، شناخت
و جانِ خسته از
مصیبت زار
رژیم زور و
تزویر شیعی را
جلا بخشید و کام
تلخ غربت را در
این همگرائی
های انسانی شیرین
کرد.
زیرا
این جشن سال
نو مراسم ها، زیبائی
ها و دلنشینی
های خاص خود
را دارد و
برای ما بسیار
تازه هستند و براستی
جالب و چه بسا
هم برایمان
پدیده های
گرانقدر و آموختنی
نیز بتوانند
داشته باشند. دلیل
آموزندگی و برجستگی
آنها نسبت به فرهنگ
اعیاد خشک،
عزاوار،
ظاهرسازانه و
فریبکارانه
متولیان مذهبی
( جز عید نوروز) شاید
در این باشد و
هست که رنگارنگی
سلایق فراوان،
در کنار سرشت
باز و نگاهی گشاده
و فرامسلکی در
آن جشن ها موجود
هست و بی گمان موج
می زند، که الزاما
سکتاریستی نیست
و بیرون از
اداره رسمی جشن
های دولتی و اراده
ی مداخله گر مذهبی
کلیساست؛ و هر
کس و هر گروهی بر
پایه میل و
خواست آزاد
خویش و بی ترس از
بازرسی رژیم، تعقیب
جاسوسان او و تفتیش
متولیان دینی و
یا بی نیاز از
پاداش حضور در
مراکز مذهبی ـ
دولتی می
باشد. و مردمان
رنگین فرهنگ این
کشورها با عقاید
مختلف در هر سوی
شهر، خانه،
خیابان و یا
هرجا مشتاقانه
و دلبخواهی در
جشن ها شرکت،
و شور و شادی با
همه برپا می
کنند؛ جار و
فریاد مسرورانه
سرمی کشند؛ با
همدیگر بلند آواز
می خوانند؛ یکسر
و شیفته می
رقصند؛ و پُرنشاط
و خوشحال، به
دلایل ویژه ی خودشان،
امیدوار به
فردای دلخواه
خویش هستند و
با انگیزه های
متفاوت به
پیشواز سال نو
می روند. دستگاه
های کلیسا های
کاتولیک؛
پروتستان و
ارتودکس هم به
سبک و شیوه خاص
خود همین جشن
را درست آنگونه
برگزار می
کنند که اصولا
می خواهند. البته:
بی تحقیر،
تهدید، تبعیض
و تبلیغ پوچ
فرقه ای مذهبی
علیه دیگران، یا
بیرون از دوایر
دستور و تحکیم
جشن دولتی، همچون
اجبار شرکت جمعی
منتصبین رژیم ـ
دولت و
مستخدمین
کشوری در
مراسم مثلا
عید قربان و
یا میلاد این
و یا آن ...
(( در
اینجا بد نیست
از توان تدبیر
و فرهنگ
گسترده غربی در
میان این کشورها
که به وجود گرانقدر
قوانین سکولار
انجامیده است
انگشت
بگذاریم.
قوانینی که
مایه ی زدودن
دخالت دین در
دولت و به تبع
آن زمینه همراهی
و همزیستی
متقابل ادیان،
مذاهب، جهان
بینی ها و مردمان
مختلف در این
کشورها شده است.
موهبتی که بخش
ناچیزی از بازتاب
ارزشمند آن،
بی تردید برگزاری
آزاد همین جشنها
و میهمانی های
پُر سور و
سرور واقعا مردمی،
همکاری های
شگرف پلورالیستی
در بهتر کردن بزم
های زندگی و
طرب های شادی
آفزای توده ای،
و درک همگانی
از این جشن ها و
همبستگی های مسالمت
آمیزِ پیشتر فرهنگی
گشته است تا فریضه
ای عقیدتی و
مذهبی! آنهم با
وجود اینهمه تفاوتِ
چشمگیر نگرش
های بسیار متفاوت
و متناقض حقوق
فردی، مردمی،
مذهبی، لائیک
و سکولار، که شگفتا
بردباری و
تفاهم متقابل
گروه ها را بجای
رودرروئی بی
هوده و خونین با
هم، به این
شکل متمدنانه
و سازنده تشویق،
تعمیق و تثبیت
کرده است. ضروری
ست که ما بیشتر
از گذشته ها به
فرهنگ گشاده
روی، پیچیده و
غنی اینان توجه
کنیم تا مگر
به علل پویائی
فرهنگ غربی و
موثر آنها،
خصوصا پس از
رفرماسیون
مذهبی مارتین
لوتر نزدیکتر
شده و بهتر به
الزام جدائی
دین از دولت پی
ببریم!))
گذر
از 2014 با یک امای
بزرگ:
ما، درست
در هنگامه گذر
از پیشگاه "خونین
چهره" سال 2014
میلادی
هستیم؛ اما در
دل"شب هنگام"
ترس از سیاست آشوبی
فردای جهان
توسط طرح های
هولناک
آمریکائی ـ ناتوئی
در منطقه و
جهان می باشیم،
و نگرانی
واقعی از فروریزی
امید به بازار
آزاد و ناامنی
بازار کار و رشد
بیش از پیش تردید
از توان و تأمین
مالی و جانی برای
گذراندن
حداقل سطح زندگی
برای
بیشماران میلیاردی
گیتی! سال
کهنه به سوی
سال نو می رود و
ما در حال سپری
کردن یکی از پُرمخاطره
ترین سالِ
هزاره ی سوم میلادی
هستیم. سالی که
تضاد کار با
سرمایه اوج
گرفته و تناقض
های سود و
انباشت
سرمایه ی
گلوبال، دوباره
اردوی بحران
زده ی کلاشان
و دزدان ارزش
افزوده و سود را
پس از یک
آرامش کوتاه و
تفاهم نسبی و
مصلحتی یکبار
دیگر و آشکارا
در برابر هم
گذارده است. به گفته ی
گورباچف در
مصاحبه با
تایمز: آمریکا در
تدارک خطرات
بزرگی برای
جهان است! و
این واقعی ست.
چند
رویداد
برجسته ی 2014:
(افشای
عمق جاسوسی
گسترده
آمریکا)
با
پیدایش ویکی
لیکس در 2006 و ادعای
داشتن به بیش از 1.2
میلیون مدارک و اسناد
محرمانه و افشای
تدریجی اسناد
طبقه بندی وزارت
خارجی آمریکا در
2010 و 2011 پیرامون
جنگ عراق،
افغانستان و
شرکت
استراتفور و...
نام یولیان
آسانژ در
افشای
دیپلماسی
پنهان و
جاسوسی
گسترده آمریکا
در سطح جهان
شناخته شد و پس
از آن جسارت
بود که با افشای
هرچه بیشتر
اسناد جاسوسی
توسط کارمند(NSA)ادوارد
اسنون پته جنگ
منافع جهانخواران
و بی اعتمادی
سران غرب و سرمایه
را به همدیگر بیش
از پیش رسوا و
برملا کرد.* یک
رسوائی بزرگ
نه فقط در چهارچوب
شناخت عملکرد
دشمنان
جهانخواری، بلکه
کنترل و
بایگانی
همزمان
فعالیت های اینترنتی
و تلفنی خود
آمریکائی ها و
بیش از یک
میلیارد از
جهانیان و
دامنه آن حتی تا
عمق سرزنش
برانگیز جاسوسی
از دوست شفیق غرب
و شنود تلفن
شخص او(خانم
صدراعظم
آلمان انگلا
مرکل) هم، جزو چتر
زیر پوشش
تجسسی سازمان
مخفی سیا بوده
است. در واقع در
هیچ
دوره از تاریخ تا
این
حد گسترده
و به
این دقت و بدتر
از همه بطور کاملا
محرمانه، آمریکا
متمرکز به چگونگی
تجسس افکار و
سبک زندگی
مردم و
تفتیش اعمال
اغلب آنان نپرداخته
است و این از شدت
شکنندگی تفاهم
سود سرمایه، میان
آمپریالیسم
آمریکا و
یارانش حکایت
دارد.
(نسل
کشی 2014 اسرائیل
علیه
فلسطینی های
نوار غزه، پس
از انتفاضه
دو)
این
عملیات هوائی،
لشگرکشی
زمینی، جنائی و
ضدبشری مرگبارترین
قتلعام از
زمان انتفاضه دوم است که
تعداد کشته
شده های آن با
انتفاضه 2 برابری
میکند. براساس
گفته وزیر
بهداشت غزه 2.040 نفر
از اهالی غزه
در این نسل
کشی ها کشته
شدند و 10.196 نفر
نیز زخمی شدهاند
که 80%از این تلفات
را
غیرنظامیان
تشکیل داده اند. همچنین
براساس
دفتر
هماهنگیهای
امور انسانی سازمان
ملل 1.434 نفر
یعنی(72%)از 1.999 نفر
کشته شده را
شهروندان بی
پناه تشکیل
داده اند.
از این میان
نیز 711 نفر آنان
(معادل 35%را
زنان و کودکان) تشکیل
داده که 50
نفر از آنان کهنسال
بوده اند. در
این جنایت ها 64 سرباز
و دو شهروند اسرائیلی
نیز کشته شدند. پس
از آتش بس و
قرارداد
مذاکره (در 21
آوریل 2014 یکم اردیبهشت 1393) «حماس»
و «فتح» پس از
هفت سال جدائی و
ستیز با هم، بار دیگر
متحد شده و
دولت واحدی را
تشکیل دادند و
این مایه ی دلگرمی
ماست.
(تسخیر
موصل توسط
داعش و مقاومت
غروربرانگیز کوبانی
ها)
درست در
واپسین ساعت های9
و 10
ژوئن 2014 (20
خرداد) نیروهای دولت
اسلامی عراق و
شام (داعش)
توانستند در
یک حمله شبانه
به آسانی کنترل
شهر و بیشتر
مناطق
موصل را در دست گیرند
و گویا
تنها حدود 500 نیروی
شبه نظامی و مسلح در
برابر ارتش
مدرن و کلاسیک
25.000 نفر شیعی
عراق ایستاد و
به یک پیروزی باورناکردنی
دست یافتند و در
کوتاهترین
زمان ممکن توانستند
همه پایگاه ها
و دوایر دولتی
نظامی استان نینوا را تسخیرکنند.
همچنین
نیروهای داعش فرودگاه بینالمللی
موصل، خود
موصل و بسیاری
از پادگانها
و مقرهای
دولتی را نیز
به
تصرف خود در
آورند و در
این فاطله ها
کرورکرور و
فله ای کشتند
و سر هزارها
را به حکم
مذهبی خویش به
نام کافر بریدند. در پی این
حمله بیش از 500.000 نفر
از ساکنین
موصل خانهها و
دیار خود را ترک و
به بیابان ها
و کوه ها و یا
ترکیه گریختند.
در پی آن داعش
توانست شمال
عراق و سوریه
را کاملا تصرف
کند و سپس با
تسخیر سنجار و
به اسارت
درآوردن
زنان، دختران
و کودکان
ایزدی، آنان
را تحت عنوان
غنیمت جنگی در
"هزاره سوم" و
برای اولین
بار عملا بخشی
از زنان و
دختران را بین
نیروهای خود
تقسیم کرد و
بسیاری را هم مقابل
چشم جهانیان
به عنوان برده
در بازار به خریداران
فروخت. پس از آن
بود که از سوی
مجامع بینالمللی
محکوم شد و
سرانجام داعش
به
اسارت و فروش
زنان و
دختران
اعتراف
و اعلام کرد"
اسارت زنان و
دختران ایزدی
و ازدواج با
آنان مطابق
شریعت
اسلام
بوده است و
زنان و کودکان
ایزدی در دست داعش می
بایست در میان
جنگجویانی که
در عملیات
سنجار حضور
داشتند
تقسیم
می شدند. همین
نیروی وحشی در
تلاش برای
تصرف کوبانی
مقابل
نیروهای حزب
اتحاد
دمکراتیک چپ،
یگان های
مدافع خلق و
نیروهای
پیشمرگه کرد او
(پ ی د ـ ی پ گ) قرار
گرفت، و توسط
مقاوت کوبانی
ها محار و
متوقف شد. نام کوبانی
و مقاومت
دوشادوش زنان
و مردان
کوبانی، درس و
برگی طلائی و
غرورآفرین در سال
2014 در سراسر
جهان برای
استقلال،
آزادی و
برابری خواهان
نوعدوست شد.
(بحران
کریمه)
بحران 2014
کریمه
یک
بحران
دیپلماتیک منطقهای
و بینالمللی
در شبه جزیره
کریمه واقع در جنوب اوکراین است که از
اواخر فوریه، این جمهوری
خودمختار را فرا
گرفت. این
بحران در پی
خیزش و یا
انقلاب 2014 رخ داد که
در جریان آن
رئیسجمهور کشور
ویکتور
یانوکوویچ از جناح طرفدار
روسیه برکنار
شده و گریخت
و سیاستمداران
طرفدار اروپا
در کیف پایتخت
اوکراین به
قدرت رسیدند. سرانجام
در 16 مارس 2014 و
در یک همهپرسی
توسط دولت موقت
جزیره کریمه
از مردم
کریمه
برای پیوستن
به روسیه برگزار
شد و 81% واجدان
شرایط رأی در
این رأی
گیری شرکت
کردند و 97% به پیوستن این
شبه جزیره به
روسیه رأی
مثبت دادند و
ولادیمیر
پوتین، رئیس
جمهور روسیه
در روز 18 مارس
رسماً سند پیوستگی
کریمه به
روسیه را امضا
کرد و
کریمه را جزء
جدایی ناپذیر از
روسیه
خواند.
آمریکا و
کشورهای ناتو
این پیوستگی
را اشغال روسیه
در کریمه نامیدند
و فرصت ایده
آلی یافته اند
برای تحریم
اقتصادی
روسیه، تضعیف سیاسی
و انسجام آن و
حتی احتمال
دخالت و یا در
تدارک طرح های
نظامی علیه
این کشور می باشند.
تا
ببینیم در چشم
انداز تیره و
کلان جهانِ آشوب
گرفته،
گردنکشی و یکته
تازی امپریالیسم
آمریکا، نزاع
پوشیده قدرت او
با وابستگان میلتاریستی
اش بر سر حل بحران
اقتصاد مالی،
تجاری و صنعتی
ورشکسته، چیستی
طرح های جهانی
و ضدکارگری نئولیبرالیسم،
سقوط ارزش
بشکه نفت به 55 دلار،
بالا رفتن
همزمان قیمت
دلار در بازار
بورس، ترس از امکان
تقویت بریکس و
رقابت بریکسو
با دلار، بی
اعتمادی آشکار
و
انگیزایسیون
سیاسی ـ جاسوسی
آمریکا میان
کشورهای غرب در
عرصه های
متلاطم امنیتی
و سیاسی، شیوع
افراط گرائی ناسیونالیستی
از یکسو و
بنیادگرائی
در دیگر سوی اروپا
و راسیسم و
سرکوب پلیس آمریکا
علیه سیاهان و
جنبش 99%های
والستریت و...هر
کدام چه سمت و
سو و فرجامی
خواهند یافت و
به همان سان چگونگی
رشد این روند جنگِ
سرکردگی،
انباشت بیشتر سرمایه
در بین قطب های
سرمایه
سالاران و
سرنوشت
ابولازدگان پس
از کشتار 7.500 بی
پناه در
گینه،سیرالئون،
لیبریا و
احتمالا
نیجریه و
بسیاری دیگر در
سال 2015 زمینه چه
دگرگونی ها، الزام
مقاومت ها،
ضرورت
سازماندهی
نبردهای آگاه طبقاتی
کارگری و توده
ای را به سود
همه انسان های
کارمزد، ستمکش،
صلح جو و
مسالمت گر رقم
زده و ایجاد
خواهد نمود!؟
و این درست در
شرایطی ست که
هنوز نتیجه وعده
های بهبود روحانی
به بار ننشسته
ونشست 5 و 1 با
ایران برای تقلیل
و یا زدودن
تحریم های کمر
شکن آمریکا و غرب
علیه مردم مزدبگیر
و فرودست ما،
هنوز هم در
هاله دیپلماسی
پنهان ملاهای
چپاولگر و
مرموزی طرح های
آمریکا دچار بی
سرانجامی مانده
است. و بی گمان
حل آن در سطح منطقه،
بی اراده و
هماهنگی آمریکا
با دول قدر نفتی
ها، سلفی ها و
سعودی های
خلیج هرگز شفاف
و روشن نخواهد
شد و مسلما
تابع حل بحران
سوریه و عراق نیز
می باشد و
استقلال
فلسطینیان هم
توسط دولت
صهیونیست در
وابستگی به
این راه حل منطقه
ای در گرو می
باشد؛ همچنین
عواقب طرح های
هولناک
آمریکا برای
خاورمیانه بزرگ
او، چه در شکست
و یا پیروزی،
قابل پیش بینی
نیست. بنا بر این
با افشاگری ها،
روشنگری ها،
آگاهی رسانی
ها و هوشیاری های
درخور می
بایست نگاهبان
دیپلماسی تاکنون
شکننده
امپریالیست
ها بر علیه کل
مردم خاورمیانه
و بهار عرب و
ایران شیعی بود؛
سیاستی که از یکسو
دم از آزادی و
استقلال
دمکراتیک ملت
های منطقه می
زند و از دیگر سو
به توطئه، تهاجم
و تصرف خیلج
فارس و کل
خاورمیانه توسط
ناتو کاملا متقاعد
می باشد. این
زنجیره توسعه جوئی
جهانخواری آمریکا
از هر یک از
کشورهای خاورمیانه
آغاز شده و
چشمِ
جهانگشائی رو به
چین، اروپای
شرقی و روسیه دارد.
ما هماهنگ و همزمان
باید رابطه
پنهانی بنیادگرائی
با ایران، داعش،
آمریکا و دول
وابسته به او
در منطقه را از
دید دور نداشته
و کنش و واکنش
های آنان با هر
یک و
پشتیبانانی
های آنان را
از افراط گرایان
و مرتجعان در
منطقه را زیر
نگاه ژرف و پیگیر
داشته باشیم.
در
پایان با دلی بسیار
گرم و سرشار
از مهر و همبستگی
انسانی با همه
کارگران،
فرودستان، نیروهای
فرهیخته و آگاه
و دلسوز میانی
و همنوعان و نوعدوست
و جهانیگرایان
تبعیض ستیز و
برابری خواه آرزو
می کنم که همه ما
سالی بهتر از
سال های پیشین
را با آغاز
سال نو در
زندگی خود تجربه
کرده و در
عرصه گیتی
برای همگان داشته
باشیم.
پیشاپیش سال
نو مسیحی را
به همه
شهروندان، دوستان
مسیحی، پناهندگان
ایرانی و
جهانی مسکون در
این کشورها صمیمانه
تبریک و
شادباش می
گویم.
بهنام
چنگائی 5 دی 1393
فاکت ها از
ویکی پدیا
*رسوائی و
افشای جاسوسی
گسترده سال 2013 وقایعی است
که از ژوئن
همان سال آغاز
شده است. پس
از آنکه
ادوارد
اسنودن، یک
کارمند سابق آژانس امنیت
ملی امریکا(NSA)،
اسناد
محرمانهای
از NSA را
منتشر کرد.
این اسناد
نشان دهنده
جزئیات
چگونگی تلاش
گسترده
ایالات
متحده آمریکا و
انگلستان (با
همکاری
کانادا،
استرالیا و
نیوزیلند) که
این 5 کشور را( پنج
چشم) میگویند،
که
برای نظارت و
جاسوسی
گسترده، به
ویژه از طریق
اینترنت در
سطح جهان
تشکیل یافته است.
برخی از
اسناد منتشر
شده نشان میدهد
اطلاعات
مخابره شده
مردم در
مقیاسی بسیار وسیعتر
از آنچه پیشتر
تصور میشد
رهگیری و شنود
میشود. برخی
از دادههای جمعآوری
شده، مانند
دادههای
پروژه
ایکسکیاسکور مستقیماً
روی میز
باراک
اوباما قرار میگرفتند. بر
اساس اسناد
طبقهبندی
شده ارائه
گشته توسط
ادوارد
اسنودن در رسانهها،
فعالیتهای
جاسوسی
ایالات
متحده آمریکا و
انگلستان نه
تنها در برابر
کشورهای
خارجی انجام
میشود، بلکه
در برابر
شهروندان خود
این کشورها، و
نیز متحدان
ایالات متحده
مانند ناتو و کشورهای
اتحادیه
اروپا صورت میگیرد.
پس از آن،
اطلاعاتی در
رسانههای
دیگر مبتنی
بر فعالیتهای
مشابه توسط
کشورهای دیگر
مانند فرانسه
و آلمان نیز
فاش و گزارش
شده
است.