آهای، منتظران،

آهای مجذوبانِ " ریشارد شیر دل" دوران معاصر!

احمد نوین

خطابم به کسانی است که در انتظارند که با پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات پیش روی ریاست جمهوری امریکا، او با " فشار حداکثری" بر حکومت اسلامی ایران ( کاست روحانیت و در راٌس آن ولی فقیه و سران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی )، دمار از روزگار قاصبین قدرت در ایران در آورد!

گر او درنیاید درین کارزا           برآریم از جان دیوان دمار ( فردوسی )

ای خفتگان بیدار شوید، در تمام سه سال و نُه ماه گذشته، تمامی تلاش های رئیس جمهور امریکا نه در جهت سرنگونی این رژیم، بلکه در خدمت نرم کردن استخوان های آن؛ جهت فُرم دادن به آن؛ به گونه ای که رژیم سرمایه داری ولایت فقیه، در جهت تامین منافع بیشتر صاحبان تولیدات صنعتی نظامی و نفتی  امریکا، حرکت نماید. همانگونه که رئیس جمهور سابق امریکا، باراک حسین اوباما  نیز هدف اش این بود که رژیم اسلامی در ایران را به گونه ای فُرم دهد که بیشتر در جهت تامین منافع  صاحبان تولیدات صنعتی مصرفی امریکا باشد.

رژیم اسلامی ایران، که کاست روحانیت، اسکلت آنرا تشکیل میدهد، "روح و روانش" را امپریالیسم امریکا و متحدین آن بر این " اسکلت" دمیدند. بنا بر این، انقلاب لگدمال شدگان نظام سلطنتی، دزدیده شد و به جای آنکه " کوخ نشینان" به بهشت موعود خمینی برسند، در " جهنم " نظام سرمایه داری اسلامی، سوختند و هستی شان بر باد رفت. چرا چنین شد؟ زیرا :

کارگران، زحمتکشان، زنان، دانشجویان، کارمندان، ملیت های تحت ستم و کوتاه سخن؛ اکثریتِ قریب به اتفاق مردم ایران ( در شرایط عدم وجود تشکیلات سراسری مردمیِ آگاه به مسائل ایران، منطقه و جهان ) ، به کمک تبلیغات، خمینی بت شکن را " کشف " کردند و از او " ناجی ملت مظلوم مسلمان " ساختند و صاحبان جهان آزاد ( رهبران کشورهای امپریالیستی ) نیز به کمک تبلیغات گوشخراش و مطیع بودن اکثر فرماندهان نیروهای مسلح شاهنشاهی، آن ناجی شیاد را بر سر مردم ایران، خراب کردند. پس از قیام سراسری مردم ایران و سقوط نظام سلطنتی، خمینی فریبکار که اتوپی استقرار حکومت اسلامی در سراسر جهان را در سر داشت و با تقیه، کاخ سفید را فریفته بود، با آرزوی ایجاد حکومت اسلامی در ایران، به جایگاه فرمانفرمای مطلق العنان در ایران خزید و کوتاه مدت، پس از آن "سیاست"  و مواضع از قبل به قدرت رسیدنش را، خدعه نامید.

اما از آنجا که میدانست پایه های قدرتش متزلزل و استقرار نظام مورد نظر او سرنوشت مبهمی در انتظارش هست، در مقابل "ارباب" آن روز جهان؛ امریکا، در حین حفظ ارتباطات مخفی با آنها ( که از ابتدا نسبت به آن متعهد شده بود)، با تامین منابع امریکا و همپیمانانش در حّد ممکن، تنها به شعارهای تند و تیز بسنده کرد.

پس از او نیز سید علی خامنه ای نیز کمابیش پی گیر همان راه طی شدۀ " بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران" شد. با تمام اُفت و خیز های خمینی، خامنه ای، کاست روحانیت، فرماندهان سپاه پاسداران.. و شخصیت های سیاسی مطرح در این رژیم، همگی با توجه عمیق به اینکه؛ "ایران منطقه نفوذ امریکا است"، سیاست ها و برنامه هایشان را به مورد اجرا در آورده و در می آورند.

بی سبب نیست که احمدی نژاد بدبخت، در نتیجه درک غلط از نقش "رهبر معظم انقلاب" در رابطه با امریکای جهانخوار، در صدد بود که شخص او و دارو دسته اش، ابتکار عمل "رفع تنش" ها را در مذاکره با رئیس جمهور امریکای جهانخوار را بدست آورد. بر او چنان آمد که دانید. ابتدا ۱۱ روز خانه نشین شد. اقبالش فروکش کرد و سرانجام در مجمع تشخیص مصلحت فیل فسیل ها و یا ماموت های " رهبر معظم انقلاب "، جاسازی شد !

این بازی ها، جابجائی ها و تغییر مسیرها تا به امروز، همه و همه، و چه به صورت علنی و یا در خفا و با احترام به "ایران، منطقه نفوذ امریکاست" به صحنه آورده شده است. به بازی های عقد قرارداد راهبردی ایران- چین نگاه کنید! رژیم ولایت فقیه، برجام را به قرارداد راهبردی ترجیح داد! بار اول

 ( 5-4 سال قبل) به مجرد آنکه انعقاد قرارداد برجام به واقعیت پیوست، چینی ها سنگ روی یخ شدند!

 بزرگی گفته است ؛ حل همۀ اختلافات منوط به حل مسئلۀ اصلی است. (نقل به معنا). تا زمانی که در بر همین پایه میچرخد، از نظر امپریالیسم امریکا و همپیمانانش نیز، حل همۀ اختلافات مابین رژیم جمهوری اسلامی ایران و سایر قدرت های جهان نیر، از مسیر چگونگی فرم دادن به این رژیم است.

بی جهت نیست که دونالد ترامپ، رئیس جمهور امریکا، در آخرین ماههای ریاست جمهوریش در دوره اول و در انتظار پیروزی در انتخابات چند ماه آینده، دیروز (۱۳ اگوست ۲۰ ۲۰) هنگامی که در کاخ سفید، خبر از توافق صلح میان امارات (خلیج فارس) و اسرائیل را میداد، بار دیگر خاطر نشان کرد: پس از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری، میتواند با ایران به توافق برسد.

حرفی که ساعتی بعد به وسیله داماد و مشاور ارشدش جارد کوشنر، داماد ترامپ تکرار شد. به گفته مشاور ارشد ترامپ، رئیس جمهور ترامپ آماده معامله با ایران است.

آیا واضح تر از این میتوان دریافت که قدرت های جهانی، دوست و دشمن دائمی ندارند. اما، منافع دائمی دارند. تمایل به غارت ثروت ها و نیروی کار کشورهای " جهان سوم "، اُس و اساسِ کششِ مقاومت ناپذیری است که هیچ یک از صاحبان صنایع بزرگ، کارتل ها و مقامات ارشد کشورهای صاحب قدرت در سطح بین المللی، ( خواه امپریالیستی و یا غیر آن ) را یارای مقاومت در برابر آنرا ندارند. اظهارات آنها در رابطه دمکراسی، حقوق بشر، دفاع و یا عدم دفاع از محیط زیست، حقوق ملل تحت ستم، انزجار آنان از دستگیری مبارزان مخالف حکومت های سرکوبگر، مخالفت آنان با زندان و شکنجۀ دگر اندیشان و یا مخالفان رژیم های استبدادی، دیکتاتوری و یا ، دفاع از سرکوب شدگان مبارزات حق طلبانه در کشورهای دیگر و یا مخالفت با احکام اعدام مدافعین دمکراسی و آزادی  ... همه و همه در رابطه با منافع مقطعی و یا منافع دائم آنان قابل درک و تجزیه و تحلیل است.

لذا شادی آنانی که از ملاقات رضا پهلوی با ترامپ امیدوار شدند به اینکه؛ ترامپ حامی رضا پهلوی ، لذا در صدد برکناری "رژیم آیت الله ها" است، خیال بافی غیر معقولی است. به این عاشقان اتوپی ریشارد شیر دلِ زمان  باید هشدار داد که؛ بیدار شوید: چاره رنجبران؛ وحدت و تشکیلات است.

برخیز ای داغ لعنت خورده دنیای فقر و بندگی

         جوشیده خاطر ما را برده به جنگ مرگ و زندگی

         باید از ریشه براندازیم کهنه جهان جور و بند

         وآنگه نوین جهانی سازیم هیچ بودگان هرچیز گردند

         روز قطعی جدال است آخرین رزم ما

         انترناسیونال است نجات انسان‌ها

         برما نبخشند فتح و شادی، نه شه نه خدا نه آسمان

         با دست خود گیریم آزادی در پیکارهای بی‌امان

         تا ظلم از عالم بروبیم نعمت خود آریم به دست

         دمیم آتش را و بکوبیم تا وقتی آهن گرم است

         روز قطعی جدال است آخرین رزم ما

         انترناسیونال است نجات انسان‌ها

         تا کی از شیرهٔ جان ما بنوشند؟

اما، امروز و فردا،

چندان که غرابان و کرکسان نابود شوند

آفتاب، جاودانه خواهد درخشید.

سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی

زنده باد آزادی، دمکراسی و سوسیالیسم

جمعه ۲۴ مرداد ۱۳۹۹ برابر با ۱۴ اگوست ۲۰۲۰