جاده
های مرگبار
و
مرگ های
دلخراش در
ایران
یاشار
جاوید
جاده
های مرگبار
کشور بلا زدۀ
ایران که یکی
از مصیبت
بارترین
کشورهای جهان
در حوادث
رانندگی است* بار
دیگر فاجعه
آفریدند. این
بار در سانحه
ی دلخراش
واژگونی
اتوبوس حامل
خبرنگاران در
نزدیکی
شهرستان نقده
دو زن خبرنگار
حوزه محیط
زیست، مهشاد
کریمی و
ریحانه
یاسینی،
کشته شدند. یک
روز بعد هم در
سانحه مرگبار
اتوبوس حامل
سرباز- معلمان
در دهشیر یزد
سه سرباز- معلم،
طیب شه بخش،
راشد پاهنگ،
عبدالرحمن دلیری،
و دو نفر
دیگر کشته
شدند. در این
دو سانحه ی
ناگوار ده ها
تن دیگر نیز
مصدوم و راهی
بیمارستان
شدند. طبق گزارشها
عامل اصلی هر
دو حادثه از
کار افتادن
ترمز اتوبوس
ها بود.
البته
بروز چنین
فجایعی در
کشور فاجعهها،
یعنی ایران
ما، که در
آمار تصادفات
جاده ای در
جایگاه
بدترین
کشورهای جهان
قرار دارد (بعد
از
بورکینافاسو،
تایلند،
تانزانیا،
لیبریا و
کنگو)، امر
تازهای نیست
و بدبختانه
آخرین آن هم
نخواهد بود. اما
فاجعه بارتر
از خود رخداد
ناگوار،
چگونگی واکنش
مسئولان امر
به چنین
سوانحی است که
تلخی و گزندگی
مصیبت را دو
چندان می کند.
تا حال در هیچ
حادثه
مرگباری هیچ
مسئولی نه
استعفا داده و
نه حتی
عذرخواهی
کرده است! آنها
خود را معاف
از پاسخگوئی
میدانند -
همانند رهبر
نظام که فقط
به خدای خودش پاسخگوست!!
- و تازه به قول
معروف دو قورت
و نیمشان هم
باقیست. عیسی
کلانتری رئیس
سازمان حفاظت
محیط زیست که
ناچار شده بود
در هتلی که
خبرنگاران
مصدوم را
اِسکان داده
بودند، حضور
پیدا کند به
شکل بسیار
وقیحانه ای در
مقابل
خبرنگاران
مصدوم نشسته
بود. در
انتقاد به شکل
نشستن وی که
بازتاب گسترده
ای در شبکه
های اجتماعی
پیدا کرد، بی
شرمانه پاسخ
داد : «نشستن من
همیشه
اینطوری بوده،
چرا عذرخواهی
کنم؟». البته
بی شعوری و بی
نزاکتی که شاخ
و دم ندارد!
توقع یک عذر
خواهی زبانی
از چنین
مسئولان
وقیحی واقعاً
بی مورد است.
در افتضاح شرم
آور دیگری
فرمانده پلیس
راه کشور هم
گفت : « اتوبوس
حامل
خبرنگاران
متعلق به شرکت
سیمان بوده و
کارگران را
جابجا می کرد.
اگر میدانستیم
که مسافرانش چه
کسانی بوده و
کارگر نیستند
حتماً اتوبوس
بهتری همراه
با اسکورت در
اختیارشان
قرار می دادیم
»! چنین توجیهی
از جانب
فرمانده پلیس
راه با این
وقاحت و بیشرمی
در واقع عذر
بدتر از گناه
است. در تفکر
چنین
مسئولانی
گویی جان
کارگران
ارزشی ندارد یا
کمتر از
دیگران ارزش
دارد اگر
اتوبوس به دره
سقوط می کرد! و
شرم آورتر
اینکه راننده
بدبخت اتوبوس
حامل خبرنگاران
را بازداشت و
کارت هوشمند
رانندگی اش را
برای همیشه
باطل کرده
اند. این
در حالیست که
طبق گفته
فرمانده پلیس
راهوار عمر
اتوبوس حامل
خبرنگاران ۱۵
سال بوده که
برای حمل و
نقل کارگران
کارخانه
سیمان در
اختیار آن
کارخانه بوده
است. و هر روز
امکان داشت
این سانحه
ناگوار برای
کارگران
اتفاق بیفتد.
در حالی که
عمر مفید
اتوبوسهای
برون شهری ۸
سال است و این
اتوبوس از رده
خارج شده بود
و کاملاً
فرسوده محسوب
می شد. حال
پرسش این است
که چرا کنترل
و بازرسی های
فنی ناوگان
حمل و نقل
مسافری که
مستقیماً با
جان مردم در
ارتباط است،
صورت نمی
گیرد؟ اما این
پرسش، ما را
با حقیقت تلخ
دیگری روبرو
می کند که از
زبان غلامرضا
خادمی زاده ”رییس
هیات مدیره
کانون سراسری
انجمنهای
صنفی
رانندگان بخش
مسافر کشور”
بیان شده است.
او در
گفتگو با
ایسنا با بیان
اینکه لوازم
بیکیفیتی
مانند لنت
ترمز در ایران
بدون کیفیت و با
مقوا و کارتن
تولید میشود،
گفته است: «وقتی
راننده
اتوبوس و مالک
آن هیچ اختیار
و توانایی
برای تهیه
چیزی که میخواهد،
ندارد مجبور
است از اجناس
بی کیفیت و یا
با کیفیت
پایین
استفاده کند و
نهایتاً میبینیم
همین اتوبوسهای
بی کیفیت و
قطعات و لوازم
بی کیفیت باعث
بروز حوادثی
مانند
تصادفات و
واژگونی های
اخیر میشود. به عبارت
دیگر وقتی
لوازم یدکی در
کشور بی کیفیت
و تقلبی است
رانندگان
مجبورند که از
همانها خریداری
کنند و با
لوازم و قطعات
فیک و تقلبی هم
مسلما حادثه و
سوانح جادهای
بیشتر خواهد
شد.»
در
پایان ضمن
تسلیت به
خانوادههای
داغدار
قربانیان و
آرزوی سلامتی
کامل مصدومان
این دو سانحه،
ختم کلام را
از اطلاعیه خانوادۀ
داغدار
ریحانه عاریه
میگیرم تا بر
ریشهیابی
این حوادث تلخ
و ناگوار که
هر روزه بر
پیکره جامعه و
سرمایه های
انسانی،
اجتماعی و
اقتصادی آسیب
های فراوان
وارد می کند،
تأکید مؤکد کنم.”
آری «
مرگ
گاهی ریحان میچیند…»
ریحانه
ما سراسر شور
زندگی بود اما
دنیا انگیزه و
شوق او را تاب
نیاورد. او
تمام هنر و
قلم زیبایش را
در راه دغدغههای
جامعه به کار
گرفت. … میدانیم
که همکاران
ریحانه و
مهشاد از ریشهیابی
این حادثه و
دنبال کردن
خون
عزیزانشان کوتاه
نمیآیند.
سخن
زیاد است اما
جان سوخته ما
دیگر یاری نمیکند.”
یاشار
جاوید
۱۴۰۰ دوشنبه
تير ۷ برابر
با۲۰۲۱ ژوئن۲۸
_____________________________
*
روزنامه
ایران :
سالانه بالغ
بر ۲۰ هزار
نفر در حوادث
جادهای کشور
کشته میشوند
که معادل سقوط
۷۵ هواپیمای
مسافربری A-۳۰۰
یا ماهانه ۶.۲
هواپیما است.