این تو
بمیری از آن
تو بمیری ها
نیست!
✍یاسر
ریگی/فعال
صنفی معلمان
مولاوردی، دستیار
رئیسجمهوری
میگوید برای
آن که صدای
مردم شنیده
شود، بوستان گفت
وگو یا پارک
لاله میتواند
محلی برای
تجمعات آرام
باشد./ایسنا"
خانم
مولاوردی
مردم را به
پارک
راهنمایی می کند
تا صدای
اعتراضشان
شنیده شود!
چرا که صدای
اعتراض این
مردم در
خیابان برای
ایشان
کرکننده و
بالاتر از
فرکانس تحمل
گوش ایشان و
درنتیجه غیر
قابل شنیدن
است!
ایشان
این بار مردم
را به خانه
هایشان هدایت
نمی کند تا
چهار سال بعد
کلیدی برای
بازکردن درهای
بسته رونمایی
شود. چون می
داند مردم
گرسنه و بیکار
خانه ای برای
رفتن ندارند.
پس همان پارک
برای آنها
بهترین جاست.
جلوی چشم
نباشند بهتر
است . مثل
کارتن خوابی
که بهتر است
گوشه خیابان
نباشد و جایی
باشد که دیده
نشود تا حقوق
شهروندی هم
حفظ شود!
البته
زندان هم جای
خوبی است برای
اینکه اینها
دیده نشوند.
مگر همیشه
زندان راهگشا
نبود؟ آری اما
این بار
یک مشکل هست:
این همه آدم
در زندان جای
نمی گیرند.
لعنتی یکی
دوتا نیستند!
پس همان پارک
بهتر است.
آواز کرکس ها
در پارک خوش
تر است!
شاید
ذهن امنیتی
ایشان و
مشاوران دولت
او را به این
راهکار می
کشاند که باید
همواره جمعیت
به خیابان آمده
را در گوشه ای
متمرکز و
سرکوب و یا
البته محترمانه
به ون و زندان
هدایت کرد.
اما این روش
هم دیگر زیاد
خوب نیست و با
روح حقوق
شهروندی نامتناسب
است . پس
همان پارک
بهتر است تا
هرچه می
خواهند داد بزنند.
داد بزنید تا
خفه شوید!
خیلی متمدانه
است!
البته
ایشان تاکید
می کند که
پارک مکانی
برای تجمعات
آرام است. دقت
کنید: آرام!
حواستان باشد
اینجا پارک
است نه سلول
انفرادی که
هرچه فریاد
بزنی صدایت
شنیده نشود. اگر
میخواهی
بیشتر از
حدمجاز فریاد
بزنی و نا آرام
باشی به جای
دیگری هدایت
خواهی شد.
پس به
همین حقوق
شهروندی
قناعت کن و کیف
تظاهرات
آرامت را ببر!
اما
ایشان به
عنوان سخنگوی
اتاق های فکر
دولت به خوبی
می دانند که
اعتراضات
ادامه خواهد
داشت که چنین
به دنبال
راهکار برای
اعتراضات بعدی
هستند. و
البته مثل همیشه
راهکار حل
کردن مشکل
مردم نیست.
چراکه برای حل
مشکل یک مشت
آشوب گر و
اغتشاش گر و
سوریه ای کن
مملکت
راهکاری وجود
ندارد. پس
همان پارک بهتر
است!
سرکوب
با ژست احترام
به حقوق بشر و
طبقه متوسطی
راهکار
تکراری اصلاح
طلبان و
اعتدالیون برای
سرکوب نرم
است. اما آنچه
این بار
قضیه را
پیچیده می کند
تفاوت جنس
مردمی است که
این بار
به خیابان
آمده اند.
مردمی که نمی
توانند آرام
اعتراض کنند.
باید گفت این
بازی دیگر بازی
حقوق بشری و
حقوق شهروندی
نیست. این
مردم به دنبال
بازی رنگها
نیستند که
آنها را به
پارک با چمن
های سبز و گل
های بنفش
هدایت کرد.
این بار قضیه
خیلی جدی است.
نان، کار
وآزادی
را نمی توان
با لبخند دیپلماتیک
و بازی رنگ ها
و حقوق
شهروندی
سرکوب کرد.
مشکل نان و
کار و آزادی
را فقط می
توان با نان و
کار و آزادی
حل کرد و
لاغیر!
در یک
کلام باید به
ایشان و
دوستان شان از
اعتدالی و
اصلاح طلب
گفت: " این تو
بمیری از آن
تو بمیری ها
نیست"!.
کانال
کانون صنفی
معلمان