حکم
اعدام شریفه
محمدی بازتاب
بحران
مشروعیت
جمهوری
اسلامی
زن
ایرانی دیگر
به زنجیر
بازنمیگردد
محمد
رضا شالگونی
اعدام
زنان در ایران
نه صرفاً یک
حکم قضایی، بلکه
ضربهای
سهمگین بر
پیکر مشروعیت
حاکمیت است.
جامعهای که
طی سالهای
اخیر با شعار
«زن، زندگی،
آزادی» به
خیابان آمده،
دیگر نمیتواند
در برابر چنین
جنایتی سکوت
کند. جمهوری اسلامی
بهخوبی میداند
که اعدام یک
زن، بیش از هر
اعدام دیگری، جامعه
را علیه خود
خواهد شوراند.
با این همه، چرا
باز هم سایهٔ
اعدام بر سر
زنانی چون شریفه
محمدی
سنگینی میکند؟
واقعیت
آن است که
شریفه محمدی
نه پروندهای
دارد که با
همین قوانین
ارتجاعی
جمهوری
اسلامی
سزاوار حکم
مرگ باشد و نه
هیچ اقدام
خشونتآمیزی
مرتکب شده
است. حتی
دیوان عالی
کشور نیز پیشتر
بر نقص
پروندهٔ او
تأکید کرده
بود. اما تهدید
به اعدام او ـ
و زنان دیگری
که در زندانها
ایستادهاند
ـ نه ریشه در
قانون، که
ریشه در سیاست
دارد. این
تهدید، بیش از
آنکه حکمی حقوقی
باشد، تلاشی
است برای زهرچشم
گرفتن از جنبش
زنان؛ جنبشی
که در کنار
خیزش کارگری و
مطالبات اجتماعی
دیگر، بنیانهای
رژیم را به
چالش کشیده
است.
جنبش
زنان در ایران
امروز تنها یک
حرکت صنفی یا
مطالباتی
نیست؛ بلکه در
قلب آن، مسئلهای
وجودی برای
جمهوری
اسلامی نهفته
است. زنانی که
دیگر نمیپذیرند
«نصف مرد»
شمرده شوند،
زنانی که با صدای
بلند میگویند
«نه»، مشروعیت
تمام قوانین
تبعیضآمیز
را به لرزه
انداختهاند.
این اعتراض،
حتی از
شعارهای صریح
سرنگونی نیز
برای حاکمیت
خطرناکتر
است، چرا که
بر سادهترین
و بدیهیترین
اصل انسانی ـ
برابری زن و
مرد ـ تکیه
دارد.
از
قضا، بسیاری
از زنان
پیشگام این
حرکت از دل
خانوادههای
سنتی برخاستهاند.
دخترانی که با
پشتوانهٔ
تحصیلات عالی
و تجربهٔ
زیسته،
حصارهای کهنه
را شکستهاند
و به پیش میتازند.
همین است که
جنبش زنان در
صف مقدم خیزش عمومی
مردم ایران
ایستاده و
شعار «زن،
زندگی، آزادی»
را به صدایی
جهانی بدل کرده
است.
اعدام
زنانی چون
شریفه محمدی،
اگرچه در ذهن
حاکمان
ابزاری برای
ایجاد رعب
است، اما در
عمل به تیری
بر قلب
مشروعیت رژیم
بدل خواهد شد.
چرا که این
زنان نه تنها
نماد مقاومت
جنسیتیاند،
بلکه پیوندی
عمیق با جنبش
کارگری و سایر
جنبشهای
اجتماعی
دارند؛
پیوندی که
توان آن را
دارد که
اعتراضهای
پراکنده را به
سیلی بنیانکن
بدل کند.
امروز،
جمهوری
اسلامی با
انتخاب میان
دو مسیر سرنوشتساز
مواجه است:
۱. یا دست به
جنونی تازه
بزند و با
اعدام زنان، آتش
خشم عمومی را
شعلهورتر
کند؛
۲. یا عقبنشینی
کند و بپذیرد
که جنبش زنان،
این پیشگامترین
جنبش زمانه،
دیگر قابل
خاموشکردن
نیست.
در هر
دو صورت،
واقعیت تغییر
نخواهد کرد: زن
ایرانی دیگر
به زنجیر
بازنمیگردد.
سه-شنبه
۱۸
شهريور ۱۴۰۴
برابر با ۰۹
سپتامبر ۲۰۲۵
بر
گرفته از
گفتگوی
نصرالله قاضی
با محمدرضا
شالگونی در
تلویزیون راه
کارگر
۱
شهريور ۱۴۰۴
برابر با ۲۳
ا وت ۲۰۲۵