معادن
همچنان
قربانی میگیرند!
الناز
ماکوئی فرد
هر
روز صبح،
نگاهی به
آسمان میکند
و به امید
دیدن دوباره
روشنایی به
عمق زمین میرود
تا در تونلهای
تنگ و تاریک
با مرگ دست و
پنجه نرم کند .
اگر شانسی
داشته باشد و
به خانه
برگردد لقمه
نانی را با
همسر و
فرزندان تقسیم
می کند تا
آماده کار
دشوار فردا
شود . رنج نگاه نگران
خانواده را که
او را همراهی
میکند به دوش
میکشد و این
بهایی است که
برای عیش و
نوش صاحبان زر
و زور باید
بپردازد.
سودجویانی که
جیبهایشان
را پرتر ساخته
و رها از غم ، روزگار
پرعیش ونوش
خود و
فرزندانشان
را در ناز و
نعمت سپری
میکنند .
کار
در معدن یکی
از سخت ترین و
پرمخاطره
ترین مشاغل در
دنیاست. در
ایران به دلیل
نبود
استانداردهای
مناسب معادن، قتلگاه
حوادث ناگوار
و پر تکرار
معدن چیان است
. تنها در سال ۱۴۰۴
در ۱۷
فروردین در
مهاباد یک نفر،
در ۱۸فروردین
در معدن
دامغان هفت
نفر و در ۲۰
فروردین در
خراسان یک
کارگر با مرگی
ناخواسته،
ناگهانی و
دردناک با
زندگی وداع
کردند.تواتر این
سوانح منجر به
مرگ نه تنها
ضربه ای سخت
به جامعه
کارگری کشوروارد
ساخته بلکه
نحوه مدیریت
مسئولین در
ایمنی معادن
را زیر علامت
سوال قرار
داده است .
در
انفجار معدن
زغال سنگ طبس
در ۱۴۰۳،
۳۲
کارگر و مهندس
جان خود را از
دست دادند و
نیز در معدن
معدن جو ۱۸
نفر کشته
شدند. این
کشتار در سالهای
قبل نیز ادامه
داشته است .
بیشترین آسیبها
متعلق به
معادن زغال
سنگ و آهن است .
در معدن زغال
سنگ به ازای
هر واحد معدنی
۳/۶
حادثه و در
معدن سنگ آهن
به ازای هر
واحد معدنی ۱/۵
حادثه شغلی در
سال به وقوع
می پیوندد.
سوانح
کار در معادن
نه تنها کارگران
را درکام مرگ
فرو می برد
بلکه سبب ضربه
مغزی، قطع عضو
،شکستگی،
سوختگی ،برق
گرفتگی،
عفونت،
مسمومیت،
خفگی ،تاثیرات
ناشی از آلودگی
صوتی و نور، و
شوک و درگیری
خانواده آسیب
دیده به سبب
فقر و عدم
امنیت
اجتماعی پس از
حادثه میشود.
عوامل
موثر در ایجاد
سوانج معدنی
عبارتند از :
۱-نقص
فنی، خرابی
تجهیزات و
ماشین آلات
۲- عدم
وجود دستگاههای
گازسنجی و
تهویه مناسب
به خصوص در
رابطه با معادن
زغال سنگ
۳ -طراحی
فرایندهای
تولید بدون در
نظر گرفتن مسائل
بهداشتی و
ایمنی و محیط
زیست
۴- عدم
انطباق ماشین
آلات با نوع
کار
۵ -انتشار
گرد و غبار،
دود، گاز و
بخارات
شیمیایی در
محیط کار
۶- عدم
استفاده از
وسایل و
امکانات
ایمنی
۷- عدم
آگاهی و مهارت
و آموزش کافی
پرسنل و بیتجربگی
آنها
۸- عدم
نظارت و
بازرسی مستمر
۹-عوامل
روانی و
اجتماعی نظیر
خستگی و عدم
امنیت شغلی
وتنش های
روانی.
ایران
برروی کاغذ به
عضویت "کنوانسیون
توسعه ایمنی و
بهداشت معادن"
پیوسته و موظف
است مرتب
گزارشهایی
شفاف از وضعیت
معادن و سوانح
آن ارائه دهد.
اما واقعیت
این است که مقامات
مسئول عملاً
به هیچ وجه
پاسخگو نبوده و
خود را موظف
به ارسال هیچ
گزارشی نمی
دانند.
صدور
پروانه بهره
برداری که در
واقع اجازه استخراج
معادن است به
پیمانکار
سپرده میشود
و بسته به نوع
ماده معدنی
منافع بین
پیمانکار( که
معمولاً بیست
و پنج سال
صاحت و
کارفرمای معدن
می شود) و صاحب
گواهی اکتشاف،
تقسیم میشود.اما
باید توجه کرد
که فرایند
نظارت بر
معادن در
انحصار دولت و
حاکمیت است و
تشکلهای
مستقل امکان
نظارت و کنترل
بازرسی بیواسطه
را ندارند.
طبق ماده ۱۴
قانون معادن
باید بخشی ازحقوق
دولتی معادن
برای ارتقای
ایمنی معادن و
مکانیزه کردن
و آموزش
کارگران معدن
صرف شود اما
این ماده
قانونی نیز بر
روی کاغذ
مانده و به
هیچ وجه اجراء
نمی شود.
اما
فاجعه مبدل
شدن معادن به
قتلگاه معدن
چیان تنها به
عدم اجرای
قوانین معادن
توسط کارفرمایان
وصاحبان
معادن ختم نمی
شود. صاحبان و
کارفرمایان
معادن در عین
حال مسئول
رعایت موارد
ایمنی تحت
مسئولیت
ناظران فنی
معرفی شده
توسط "سازمان
نظام مهندسی
معدن" هستند.
اما نهاد
نظارت کننده
یا "سازمان
نظام مهندسی
معدن" به هیچ وجه
سازمانی
مستقل نبوده و
ناظرین و یا
مسئول فنی
انتخاب شده
توسط این نهاد
تنها از طریق پارتی
بازی و زدوبند
که از فسادهای
رایج در نظام
اداری کشور
است گزین می
شوند. این به
اصطلاح
ناظرین مبلغی
به عنوان رشوه
از کارفرمایان
یا صاحبان
معادن دریافت کرده
وبدون آن که
هرگز به معادن
سرکشیکنندغالباً
گزارشهای صوری
و تقلبی به
امضای
کارشناس تنظیم
و ارائه می
کنند.به این
ترتیب نه فقط
سود حاصل از
دسترنج
کارگران و
مهندسین شاغل
در معدن توسط صاحبان
معدن و
دارندگان
گواهی اکتشاف در
شرایط نظارت
صوری(رشوه به
ناظرین فنی) به
یغما میرود
بلکه کارگران
معدن و
خانواده های
معدنچیان جان
باخته،
قربانی
فروردين
۱۴۰۴