Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
دوشنبه ۱۱۷۳ فروردين ۶۱۷ برابر با  ۰۱ ژانويه ۰۰۰۱
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :دوشنبه ۱۱۷۳ فروردين ۶۱۷  برابر با ۰۱ ژانويه ۰۰۰۱
درس های بر گرفته از جنبش یک ساله مردم ایران

 

درس های جنبش یک ساله مردم ایران

جلیل احمدی جبدرقی

 

به سالگرد حماسه بيست دوم خرداد هشتاد وهشت و حنبش عظیم ضد استبدادی مردم رسیده ایم، حماسه ای که دنيا را به بهت وحيرت فرو برد. چرا که مردمي با دست هاي خالي در مقابل رژيمي فاشيستي و تا بن دندان مسلح، قد علم کرده و به نبردی نابرابر با رژيمي تاریک اندیش و به شدت مذهبي که هر معترضي را جزو کافران دانسته و ریختن خونش را مباح مي داند، همت گماشته بود.

مقابله با چنين حکومتي، شهامت واز جان گذشتگي خاصی طلب می کند . به همین دلیل، مقاومت  نسبتا طولاني مردم پايتخت، ايثارگرانه و قابل تقدير بود .  ديگرتهران بزرگ نمي توانست، به تنهايي  بارسنگين يک کشورپهناوررا بدوش کشد وگرده زخميش به تنهایی، ياراي تحمل چنين بارسنگيني را نداشت  .چرا که ازخرداد به تیرماه و بعد ازچند هفته ، رژيم جدا ازسازمانگری مستقیم سرکوب، عوامل و مزدورانش را به پايتخت گسيل داشت وبا فشاربیشتربه مردم خاصه جوانان، دانشجویان و زنان، سعي کرد فشاررا بیشترکرده تا اين حرکت را با تمام قدرت سرکوب کند. قابل ذکر است ؛ حرکتهاي جسته وگريخته درنقاطي ازکشوروبویژه درسطح استان ها نيزبه وقوع پیوست نیزنتوانست ازبارفشارکلان شهرتهران کم کند  وديگرکاربه جايي رسيد که تظاهرات خياباني خطرمرگ به همراه داشت و مردم از خود مي پرسيدند که چه بايد کرد ؟ اصلاح طلبان موج  سواربه دلایلی حرکت های خیابانی را تنها تاکتیک موثر درجهت پیشبرد اعتراضات انتخاب کردند. این تمرکزتاکتیک ازیک سو باعث آزاد شدن سریع پتانسیل موجود در درون جنبش می شد وازسویی هزینه سنگینی روی دست جنبش مدنی می گذاشت واین مسئله شاید برای نیروهای اصلاح طلب بدلیل خواسته های حداقلیشان مطلوبترین تاکتیک ممکن بود، اما با آرمان واقعی این حرکت همخوانی نداشت چرا که مردم دیگر خواهان برچیدن فاشیسم مذهبی وحذف رژیم بودند و شعارهایشان نشان دهنده ی این واقعیت بود.  این تاکتیک متمرکز پیروزی در کوتاه مدت را برنمی تابید آنهم بررژیمی که خود را ام القرای مسلمین ومسکینان دنیا می داند.  یک دونده سرعتی هرگز نمی تواند بریک دونده ماراتن پیروزشود مگراینکه ازسرعت خود کم کرده وبردوام وقدرت استقامت خود تکیه کند پس جنبش مدنی به تاکتیکهای غیرمتمرکزمانند شعارنویسی، اعلامیه، اعتصابات عمومی، تحریم، درخواستهای مکرراقتصادی، نافرمانی های مدنی،  خواسته های ملی مدنی و......     اما این شیوه ها و اشکال متنوع مبارزه هرگز به مذاق موج سواران خوش نمی امد و نمی آید چرا که با اهداف حداقلی آنان همسو نبوده و این کندی حرکت دیگر نه تنها رای دزدیده شده آنان را احیا نخواهد کرد بلکه دیگر رژیمی هم نخواهد ماند  تا آنان بخواهند اصلاحش کنند.

اين سوال مهمي بود که اصلاح طلبان بیرون ازحاکمیت ، جواب درستي براي آن نداشتند .  زيرا که آنان نمي خواستند که مسير جنبش به راهي  بيفتد که ديگر نتوان آنرا برحسب خواسته هاي اصلاح طلبانه سمت و سو داد. ازاين اصلاح طلبان که خود زماني نه چندان دورسکان هدايت استبداد مذهبی را برعهده داشتند  وهنوز همان ايدئولوژي منحرف، چارچوب فکري اينان را تشکيل می دهد، نمي شود انتظاري بيش ازاين داشت. 

واقعيت اينست که راي مردم به شخص میرحسین موسوي  ویا حتی مهدی کروبی ، و بویژه بعد از افشاء گری های تلویزیونی  در واقع يک نه  بزرگ دیگرمردم معترض به کليت استبداد حاکم بود. چرا که مردم ازانتخاب پشت پرده فقيه اعظم آگاه بودند وراي مجدد مردم به نماینده برگزیده اصلاح طلبان ، حرکت تاکتيکي ومحاسبه شده مردم براي جبران اشتباه عدم شرکت فعالانه درانتخابات قبلي بود ونیزلذت بردن ازتجربه اي دوباره، مانند (دوم خرداد) سال هفتادو شش که در آن عدم آماد گي حاکميت باعث آبروريزي آنان و بخصوص باعث مضحکه ولي اعظم مسلمین شد و خاطره شيرين آن ازذهن مردم پاک نشده بود.

اما اينبارشخص ولی فقیه و همراهان او درنظام ، عزم خود را جزم کرده بودند تا هرطوري شده تصميم خود، که البته پروژه اي استراتژيک بود را به کرسي نشانند  وبراي همين، به چنين اقدامی وقيحانه دست زدند  یعنی تقلب درصندوق های رای و عدم شمارش آرای مردم .آنان هریک و به سهم خویش، قبلا تمام تمهيدات لازم را براي پيشگيري ازاعتراضات رای دهنده گان به کاربسته بودند اما هرگزفکر نمي کردند مردم خشمگين وسرخورده چنين پايمردي ومقاوت ايثارگرايانه اي را به نمايش بگذارند و برگ زريني ديگر، برتاريخ مبارزاتي خود اضافه کنند و معادله را این چنین به  نام خود تغيير دهند. مقاومت مردم هزینه سنگینی برای آنان به دنبال داشت. با اینهمه جنبش ضد استبدادی مردم ایران درتداوم خود، نقطه ضعف های زيادي  را با خود يدک مي کشيد که به نوعي به ضعف رهبري تحميل شده به جنبش مرتبط می شود.ازاين ميان نگارنده به سه ضعف عمده جنبش نگاهي گذرا  افکنده وبصورت خلاصه به آن مي پردازد.

اول: هرچند جنبش مردمی برای وصول آزادی پیش می رفت ، ولی جنبش مطالباتی به وسط میدان کمتر راه می گشود. در این میان ناديده گرفته شدن طبقه کارگر به مثابه نيرويي پيگير، فعال و راديکال که ازاستثماروبهره کشي وفقربيش ازحد رنج مي برد وهميشه آماده مبارزه است را می توان یکی ازضعف ها ی عمده ی جنبش به شمار آورد . ضمن اينکه تشکلها، محافل و مجامع کارگري درطول سالها مبارزه  شکل گرفته ودر اين راه آبديده شده است وآنان همواره سعي کرده اند لبه مبارزه برعلیه ظلم وجور را تيز نگه داردس.

اگرنیازهمراهی، همنفسی وهمگامی با طبقه کارگرونیروی عظیم میلیونی بیکاران مطرح می شد ، و ازابتدا ازگرایشات گوناگون تشکلهاي کارگري دربيانيه ها به صورت جدي  دعوت  به عمل مي آمد آنان نیزمی توانستند با همين دست آویز به وسيله ی پلاکاردها وپرچمهايشان وبا حضور فعالانه شان به اين حرکت، وسعت وعمق بیشتری ببخشند. کارگران با پيگيري درونی خود به عنوان فاعل تغییر، می توانستند بارسنگيني ازفشاررا که بر گرده ی مردم پايتخت بود، به دوش کشند و به نوعي توانايي وقدرت خود را که درکناردیگراقشارمردم برجسته ترمي نمود، به رخ ديکتاتوري کشيده وسمت وسويي رادیکال به جنبش بدهند و برهدفمند یهای جنبش موجود بيافزايند .اما علیرغم رنگارنگی جنبش، برجستگی بخشی به نام سبزومنحصر نگری صرف، راه را به تشکلات موجود کارگری و پیشروی آنان بست وجنبش را ازاين نيروي عظيم وکارآمد محروم ساخت واین عمل درواقعیت امر، خدمتي به خواستگاه طبقاتي اصلاح طلبان موج سوار شد.

دوم : عدم توجه جنبش به نقش سازمان یافته و متشکل زنان بود که جای خالی آن مانند جای خالی تشکلهای کارگری برجسته می نمود. هرچند که حضور فعا لا نه ی زنان به صورت انفرادی نقش موثری در پیشبرد جنبش داشت .  اين نيروي عظيم همواره مورد ظلم و تعدي مضاعف قرا رگرفته واصولا حقوق اوليه آنان با ماهيت مذهبي و ارتجاعی اين رژيم منافات داشته ولبه ی تيز دشمني حاکميت همواره به طرف زنان بوده و خواهد بود.  بنابراين زنان مي توانستند با حضور متشکل خود موثرتر و توانمندتر عمل کنند. باید گفت پیشروی اين جنبش بدون حضور زنان و دختران جسور و فعال، اصلا متصور نبود .

سوم : نادیده گرفتن نقش موثرملیت ها درتقویت و پیشبرد جنبش . موضوع جنبش هاي قومي وملي از اهميت ويژه اي برخوردار است. مليتهاي ايراني نيزبه دليل زيرپا گذاشته شدن حقوق  اوليه شان که همان حق خواندن و نوشتن به زبان مادري و برخورداری ازحقوق برابر شهروندی است.همواره تحت ستم مضاعف بوده اند. اين ستم ديرينه وعدم توجه به خواسته هاي اوليه آنان  و همچنين سياست قديمي تمسخر لهجه ها همراه با تحقير عمدي نژاد ، زبان ومليت  هاي مختلف وهمچنين دخالتهاي موذيانه برتری طلبان کشورهاي همسايه، باعث پيدايش جريانهاي تجزيه طلبي در بين جريانهاي مترقي و ضد تبعيض نژادي گرديده وحاکميت نيز به نوعي سعي در دامن زدن و تفرقه بين گروههاي تند روي  ملیت ها تا به امروزازخود نشان داده است. درایران جدا ازسرکوب عنان گسیخته حاکمیت زورمدار، اصلاح طلبان – درون و برون - حاکمیت نیز، همواره سعي کرده اند  همه جريانات و جنبش هاي مترقي ملی و قومي درون کشوررا با همان چوب تجزيه  طلبي برانند و بجاي پرداختن به حل مسئله سعي کردند صورت مسئله را پاک کنند .

طی همه این سال ها و به ویژه یک سال گذشته، سرکرد گان اصلاح طلب جنبش، به جاي برقراري ارتباط با گروههاي مترقي مليتها و فراخوان آنان که می توانست، باعث انزواي گروههاي تند رو وجانبدارنوعی تجزيه طلبی گردد، سعي در ناديده گرفتن اين نيروي عظيم نمود و جنبش مدني  مردم ايران را ازهمسويي با جنبش هاي مدني و مترقي مليتهاي مختلف محروم کرد و بدین گونه ضربه ی ديگري برجنبش وارد شد. چرا که حضورآنان مي توانست چه ازبُعد کمي و چه ازبُعد کيفي بردوام و قوام جنبش افزوده وغناي اجتماعي و فرهنگي خاصي به جنبش ببخشد که ناديده گرفتن آن نيز به نوعي خدمت به حاکميت دینی است.

برشماری وجوه سه گانه فوق یعنی ( کارگران – زنان و ملیت های تحت ستم جغرافیای ایران ) جنبش  مدني مردم ايران را با دشواری خاص و شکننده ای طی یک سال گذشته روبرو ساخت. جنش ضد استبدادی مردم ما بدون بهره گیری هوشیارانه ازوجود تشکلهاي سازمان يافته وآرم دارزنان وطبقه کارگر اعم ازکارگران، وارتش میلیونی بیکاران، معلمان، پرستاران، رانندگان اتوبوس، وديگرلايه های اجتماعی آنان وبدون بهره مندی ازوجود فعالانه جریانات مترقی مليتهاي مختلف( اعراب جنوب ایران – بلوچ ها – ترکمن ها – ترک آذری – کردها ) ، نخواهد توانست عملا به جنبشي فراگير وراديکال با سمت و سويي دمکراتيک بدل گردد.

حضورهمه جانبه زنان در۱۷اسفند ( هشت مارس) وبویژه دختران جوان درمراسم چهارشنبه سوری وسیزده بدرومستندات کارگران دراول ماه مه (۱۱اردیبهشت ) امسال و اقدام متحدانه آنان و صدور قطعنامه مشترکشان نشان ازتحولی پُر مضمون در سي سال اخير است.  درکناراینان بازنگری به  اعتصابات سراسري مردم دليرکردستان خود دليلي، بر قدرتمندی هوشیاری مردم مناطق ملی دربه زانو درآوردن حاکمیت مستبد و خون ریز ایران است . می توان و بایددر یکساله گی جنبش ضد استبدادی مردم ایران از ضعف ها و کاستی های آن ، نقطه پرشی برای پیشروی ساخت 

۲۰ خرداد ۱۳۸۹

 

 

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©