Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
دوشنبه ۱۱۷۳ فروردين ۶۱۷ برابر با  ۰۱ ژانويه ۰۰۰۱
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :دوشنبه ۱۱۷۳ فروردين ۶۱۷  برابر با ۰۱ ژانويه ۰۰۰۱
سرنوشت دیکتاتورها

سرنوشت دیکتاتورها و درسی که باید از آن گرفت

ارژنگ بامشاد

امروز ۲۶ دی ماه، سی دو دومین سالروز فرار شاه است. شاه درست در شرایطی که فکر می کرد محکم بر اریکه قدرت نشسته است، وقتی طوفان خشم مردم وزیدن گرفت، بار و بندیلش را جمع کرد و فرار را بر قرار ترجیح داد. حالا ۳۲ سال پس از آن فرار از دست مردم، به دلیل شکست انقلاب در اوج پیروزی، و بدلیل حاکمیت استبداد فاشیستی و خونریز اسلامی، بسیارند که با شک و تردید به آن جنبش باشکوه مردمی می نگرند. اما آن انقلاب عظیم برای آزادی و رهائی از دیکتاتوری و برابری، هم چنان ادامه دارد. جنبش ضد استبدادی سال ۱۳۸۸ نشان داد که مردم از خواست های برحق شان دست نکشیده اند. و امروز نیز برای به زیر کشیدن دیکتاتور زمان، سیدعلی مستبد، و نظام استبدادی اسلامی  خود را آماده می کنند. شور و شعف مردم ایران  از دیدن فرار بن علی، دیکتاتور تونس، بیان این احساس با شکوه است که دیکتاتورها، نمی توانند برای ابد بر مردم ظالمانه حکومت کنند. وقتی طوفان خشم مردم باز وزیدن بگیرد، هر دیکتاتوری باید فرار را بر قرار ترجیح دهد. این روز برای ما ایرانیان دیر نیست.

 

امروز، ۳۲ سال پس از فرار شاه، و بویژه پس خودکشی غم انگیز علیرضا پهلوی، بسیارند کسانی که با اشاره به جنایات جمهوری اسلامی در ۳۲ سال گذشته، قصد دارند دوران ستم شاهی را به فراموشی بسپارند و اقدام انقلابی مردم را محکوم کنند. اما مگر می شود نقش حکومت پادشاهی در روی کار آمدن استبداد سیاه اسلامی را به فراموشی سپرد؟ حکومت شاه با استبداد سیاسی سرکوبگرش، آن چنان عرصه را بر فعالین سیاسی تنگ کرده بود  و آن چنان جنبش روشنفکری آن زمان را به صلابه کشانده بود که تنها نیروی سیاسی فعال در جامعه، روحانیت با شبکه های گسترده اش شد. این نیروی ارتجاعی، تنها جریانی بود که وقتی جنبش توده ای فعال به دنبال آلترناتیوی بود، به آن پناه برد و آن ها را بر اریکه ی قدرت نشاند. بدلیل حضور همین نیروی سیاسی ارتجاعی بر قدرت بود که انقلاب ایران در اوج پیروزی از درون درهم شکست و این جنبش شکوهمند را به پرش در تاریکی تبدیل کرد. حاکمیت سیاه استبداد اسلامی، برای عقب نشان مردم، نه تنها سرکوب سیاسی را به اوج رساند و کارهای نیمه کارانه شاه را تکمیل کرد، بلکه سرکوب خشن مدنی را نیز بر آن افزود. واقعیت این است که در دوران ستم شاهی، شاهد سرکوب مدنی جدی ای نبودیم. اما در تمامی دوران حکومت اسلامی، سرکوب مدنی گسترده ای جریان دارد. سرکوبی که تمامی جنبش های اجتماعی را در بر گرفته است. مخالفت گسترده جوانان، دانشجویان ، زنان ، روشنفکران و هنرمندان با حاکمیت اسلامی، بدلیل همین سرکوب مدنی گسترده است. سرکوبی که تمامی ابعاد زندگی عرفی مردم را درهم نوردیده و حاکمیت استبدادی برای درهم شکستن این مقاومت، انواع و اقسام نیروهای سرکوب سازمان داده است.

 

وقتی امروز، ۳۲ سال پس از فرار شاه و شعف مردم از عنوان «شاه در رفت»، وضعیت جامعه و مردم را می بینیم، نمی توانیم بر این نکته تاکید نکنیم که علت این وضعیت آن بود که مردم در زمانی که شاه قدر قدرت را به زیر کشیدند، فاقد تشکل های  صنفی و سیاسی و ارگان های قدرت خود بودند. همین ضعف برجسته سبب شد تا متشکل ترین نیروی موجود در جامعه یعنی روحانیت بنیادگرا، قدرت را  بدست بگیرد. این درسی است که امروز نیز باید به آن با دقت توجه کرد. یک سال مبارزات سیاسی و ضد اسبتدادی مردم در سال گذشته، این نکته را بار دیگر به شکل برجسته تری نشان داد. توده های کار و زحمت اگر نتوانند در تشکل های توده ای خود متشکل شوند، اگر کارگران در تشکل های مستقل خود متشکل نباشند، اگر دانشجویان و زنان در تشکل های مستقل خود متشکل نباشند، قدرت تاثیرگذاری شان بر روند حوادث اجتماعی به شدت کاهش خواهد یافت و زمینه برای موج سواری مرتجعین گاه خطرناکتر نیز فراهم خواهد آمد. برای این که فرار دیکتاتورها، راهی برای بقای ستون های اصلی دیکتاتوری، بویژه مناسبات اجتماعی بازتولید کننده دیکتاتوری های رنگارنگ، را هموار نسازد و شور و شعف مردم به اهرمی برای فریب شان تبدیل نشود، باید جنبش مردمی بر ارگان های قدرت خود متکی گردد و قعله کوب انقلاب را برای در هم شکستن مناسبات حافظ نظام جهنمی سرمایه داری بکارگیرد.

۲۶ دی ماه ۱۳۸۹ـ ۱۶ ژانویه ۲۰۱۱

 

   

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©