Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
سه-شنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۰ برابر با  ۰۱ نوامبر ۲۰۱۱
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :سه-شنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۰  برابر با ۰۱ نوامبر ۲۰۱۱
طرح استیضاح احمدی نژاد و بازتاب های آن

 

 

طرح استیضاح در متن جنگ قدرت

ارژنگ بامشاد

پس از ماه ها کش و قوس های سیاسی، با رسیدن امضاء های طرح استیضاح احمدی نژاد به ۷۳ امضاء، این طرح به هیئت رئیسه مجلس داده شد تا در کمیسیون های تخصصی مورد بررسی قرار گیرد. مدت ها پیش جمع آوری امضاء برای طرح سئوال از رئیس جمهور رژیم بدلیل تخلفات مکررش از قانون اساسی و بی اعتنائی به مصوبه های مجلس آغاز شده بود. اما اکنون روشن شده است که بسیاری از نمایندگان زیر فشارهای گوناگون و از جمله تذکرات رهبری رژیم، امضاء های خود را پس گرفته اند. فشارهای بیت رهبری، اعتراض علی مطهری را برانگیخت. او با طرح استعفای خود از نمایندگی مجلس، بحث بر سر جمع آوری امضاء و طرح استیضاح احمدی نژاد را وارد فاز تازه ای  کرد. طرح سئوال از رئیس جمهور رژیم در شرایط بغرنج سیاسی جمهوری اسلامی، بازتاب جنگ قدرتی است میان جریانات و جناح های حکومتی. کدام نیروها خواهان سرعت بخشیدن به این امر هستند؟

 

اول ـ از زمانی که درگیری میان رهبر و رئیس جمهوری رژیم، پس از دخالت گسترده ی علی خامنه ای در عزل و نصب ورزا به شکل حادی بروز کرد، سنت گرایان اصول گرا فرصت را برای کاهش قدرت باند احمدی نژاد مغتنم شمردند و تعرض همه جانبه ای را آغاز کردند. سنت گرایان اصول گرا که در مجلس و قوه قضائیه از اهرم های قدرتمندی برخوردارند، تلاش کردند تا پاسخ درخوری  به بی اعتنائی احمدی نژاد در سال های اخیر به مصوبه های مجلس و تذکرات قوه قضائیه بدهند. از یاد نبریم که تعرض سنت گرایان حمایت دستگاه سنتی روحانیت را به همراه دارد. لازم به یادآوری است که برادران لاریجانی که در رأس دو قوه ی قضائیه و مقننه قرار گرفته اند پیوندهای بسیار مستحکمی با روحانیت سنتی دارند. روحانیتی که بی اعتنائی های باند احمدی نژاد را نخواهد بخشید و از فشارهای دستگاه ولایت نیز ناراضی است. از اینحاست که تعرض کنونی مجلس و قوه قضائیه را می توان دریافت. تعجیل آن ها در حال گیری از رئیس جمهور به گونه ای بود که نگرانی رهبر رژیم را برانگیخت. واقعیت این است که تعرض احمدی نژاد به دیگر جناح ها و بی اعتنائی به دستگاه روحانیت، بدون چراغ سبز رهبر رژیم و متحد نظامی اش یعنی سپاه پاسداران مقدور نبود. اساسأ قدرت گیری محمود احمدی نژاد با این هدف صورت گرفته بود که ولی فقیه بتواند از طریق او و یارانش، موقعیت دستگاه روحانیت، جایگاه هاشمی رفسنجانی و نقش اصلاح طلبان را به چالش بطلبد. بروز تنش میان دو پایه ی مثلث قدرت یعنی رئیس جمهور و رهبر رژیم، می توانست تعادل آن را بر هم بزند. این بهترین فرصت برای سنت گرایان اصول گرا بود. تلاش خامنه ای برای پائین کشیدن فتیله بحران، اما خوش آیند این جناح نیست. دخالت های روزمره او در اختلافات میان قوه مجریه و قوه مقننه نیز بتدریج با اعتراضات خاموش و گاه علنی روبرو شده است.

 

دوم ـ تلاش سنت گرایان اصول گرا برای استفاده از فرصت کنونی، با علنی شدن اختلاس سه هزار میلیارد تومانی نیز گسترده تر شد. روز به روز روشن تر می شود که بسیاری از اعضای باند احمدی نژاد ـ مشائی از این خان یغما سهم های کلانی برده اند. از این جاست که قوه قضائیه نیز وارد میدان شده است. استیضاح وزیر اقتصاد در دهم آبان ماه، و علنی شدن اسامی چهار تن از نمایندگان مجلس در جریان این اختلاس، ابعاد تازه ای به این کلاهبرداری بزرگ داده است. سخنرانی خامنه ای برای پائین کشیدن فتیله این بحث و دستور کِش ندادن کِش رفتن پول ، نیز آشکارا تلاشی برای حمایت از احمدی نژاد و دارودسته اش بود. خالی شدن زیر پای احمدی نژاد، به معنای بر هم خوردن تعادل اصلی ترین حامی او در دستگاه حکومتی، یعنی شخص ولی فقیه است. اما سنت گرایان اصول گرا، قصد ندارند این فرصت طلائی را از دست بدهند.

 

سوم ـ طرح مسئله سیستم پارلمانی و حذف سیستم ریاستی از سوی خامنه ای و اطرافیانش، در شرایط کنونی بیش از آن که طرحی علیه رئیس جمهور کنونی باشد، طرحی برای کاهش بحران کنونی و باز کردن جبهه ی جدید برای حفاظت از وضعیت موجود تا دو سال آینده است. روشن است که کلیت این طرح برای حذف منفذی است که گاه به گاه امکان بهره برداری مردم علیه حاکمیت  بصورت سراسری ایجاد می کرد. بنابراین طرح این بحث را نباید اقدامی از سوی دستگاه ولایت علیه شخص احمدی نژاد تلقی کرد.  تنی چند از نمایندگانی که با چراغ سبز رهبر رژیم وارد بحث حذف نهاد ریاست جمهوری شده اند، احمدی نژاد را آخرین رئیس جمهوری رژیم می دانند. این بدان معناست که ضرورت دارد نقش و حضور او تا دو سال آینده حفظ شود. پیش از این نیز رهبر رژیم به جناح های گوناگون گوشزد کرده بود که که باید از گسترش درگیری ها اجتناب شود تا دوره دو ساله آتی رئیس جمهور بدون تنش به پایان برسد. او دریافته که وضعیت حاکمیت خرابتر از آنست که توان تحمل چنین تکان بزرگی را داشته باشد.

 

چهارم ـ دستگاه ولایت و بویژه مثلث حاکم با  تاکید بر حذف اصلاح طلبان و قیچی کردن نقش و قدرت هاشمی رفسنجانی، تلاش می کنند هر گونه امکان یارگیری و هم گامی میان سنت گرایان اصول گرا و این دو جریان را منتفی سازند.  دستگاه ولایت و متحدین اش، به این نتیجه رسیده اند که بدون ایجاد تمرکز در قدرت و بدون حذف نهادهای دست و پا گیر و شخصیت ها وجناح های مزاحم، نمی توان بر آتشفشان خشم مردم حکومت کرد. سیاست سرکوب منظم، سازمان یافته و چند لایه جنبش های گوناگون مردمی بدون ایجاد آرامش در بالا و تمرکز در قدرت نمی تواند نتایج محسوسی داشته باشد. از این جاست که می توان منطق گسترش سرکوب جنبش مردمی و حذف ناراضیان درونی و مزاحمان حکومتی را دریافت. همین روند سرکوب گرانه و تمرکز گرایانه است که دستگاه روحانیت را نیز نگران کرده است و جناح ها و جریانات سنت گرایان اصول گرا را به وحشت انداخته است. تلاش آن ها برای بهره برداری از وضعیت کنونی با طرح اختلاس سه هزار میلیارد تومانی و غیر قابل دفاع بودن احمدی نژاد، را می توان سنگر های مقاومت آن ها در برابر طرح های مثلث حاکم دید. از یاد نبریم که پروبال دادن به احمدی نژاد در یک ماه اخیر با کلید خوردن سفرهای استانی اش به جریان افتاده است. این امر بر نگرانی سنت گرایان افزوده است. آن ها نگران آن هستند که این جریان و متحدان حکومتی اش بتوانند در انتخابات مجلس شورای اسلامی نیز جای پاهای محکمی بدست آورند.

 

پنجم ـ  حاکمیت جمهوری اسلامی یکی از بحرانی ترین دوره های خود را از سر می گذراند. علیرغم خاموش بودن ظاهری مردم، خشم فروخورده ی توده ای، حاکمیت را نگران کرده است. فضای بین المللی به شکل روزافزونی علیه جمهوری اسلامی بسیج می شود. تحریم ها تاثیرات مخرب خود را بر اقتصاد ویران کشور بر جای می گذارد. نارضائی توده ای، بحران اقتصادی، فشار بین الملی، و تاثیرات انقلاب عرب جناح های حاکمیت را نگران کرده است. هر جریانی برای خروج از این وضعیت طرح و نقشه ویژه ای دارد. این جوهر جنگ قدرت کنونی است.  در برابر این وضعیت جنبش توده ای مردم هم باید طرح و نقشه ی خود را داشته باشد. بدون سازماندهی جنبش های اجتماعی،  بدون شکل دهی به تشکل های مردمی و بدون سنگرسازی های مستحکم توده ای چه در عرصه صنفی و چه در عرصه ی سیاسی، نمی توان بر تحولات آتی اثر گذاری کرد. برای درهم شکستن قدرت جهنمی حاکمیت اسلامی، تنها قدرت متشکل مردمی می تواند کارساز باشد. امید بستن به کمک های خارجی، سرنوشتی بدتر از عراق و افغانستان و لیبی برایمان رقم خواهد زد. این را نباید از نظر دور داشت.

۱۰ آبان ۱۳۹۰ـ ۱ نوامبر ۲۰۱۱

 

 

 

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©