Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
دوشنبه ۱۲ فروردين ۱۳۹۲ برابر با  ۰۱ آوريل ۲۰۱۳
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :دوشنبه ۱۲ فروردين ۱۳۹۲  برابر با ۰۱ آوريل ۲۰۱۳
سیزده بدر : روزی برای آرامش روان

مجالِ «سیزده بدر»

بهنام چنگائی

 

در سرزمین بلازده ای که رسالتِ مکتبِ گریه، با عزای قوانین اش، سرزندگی انسان را با مرثیه و ندبه و نوحه مکافات می دهد و با طبیعتِ شورانگیز، جنگ خرافه پرستی راه می اندازد و نشاط و خرّمی را بنام کفر به بندِ ماتم می کشد! در یک چنین دراندشت خناق زده و سوگوار، باید بی درنگ بداد مظلومیتِ شادی و شیرینی زندگی شتافت.

روز سیرده بدر، مجال چنین امید بخشی به نجات زندگی ست. بستِر زیبای همآغوشی با بهار شورانگیز است. روزِ گریز از ماتمکده ها ی سراسر غمناک وهراسناکمان است. روزی بیرون از چشمِ تلخِی دلهره هاست. روز پناه بردن بدامان پاکِ طبیعت است و گوش دادن به نوای چشمه سارها و لمیدن در زیر نوازش دستانِ لطیفِ نسیم بهاران است. روز فرار از دستِ جور و جبر دشمنانِ شادی و طرب است؛ روزی برای سوگواران سرور شکسته ست، تا سوار بال آرامش شوند و دمی بیاسایند. روزی ست برای دیدن رویش و چشیدن طعم ِسرکشی بهار و کشف راز شکوفه ها  و ره آوردهای دشت و دمت و صحراست.

سیزده بدر، روزی برای تن و جان شستن از زوزه های وحشتناکِ دیو سوزِ و سرمای زمستان است، روز روان شوئی و روان بخشی با زلال شفاف چشمه های بهاِر جوان است. روزی بدور از هیاهوهای مکر و دروغ های اسلام پناهان است؛ مجالی برای بدور ریختنِ زخم روزمرگی تلخ و سرنوشت سیاه بخت است. سیزده بدر هنگامه خجسته ی گردهمآیی هاست بر پهنه زیبای چمنِ. سیزده بدر، روز با هم بودن و در کنار هم خواندن، رقصدن و شادی کردن پرغوغاست. روز تماشای بالندگی طبیعت است؛ روز فراگیری از بهار و آموختن سازندگی ست.

بیائید در سراسر این سرزمینِ دردبار و غمزده روز سیزده بدر دست در دست و گره چشم و دل در هم و با هم، تمرین نشاط و رقص و شادمانی و غرور کنیم، بر خود ببالیم که ذوق ِ پایکوبی و خندیدن را در این سرایِ محنت زده از یاد نبرده ایم و هنوز پاسداران شور، شوق و شقایق ایم. گر چه دشمنان بهاِر دگرگونی، در کنام کدورت، با ناراستی علیه آزادگی انسان، بکمین آزار در نشسته و هر روز مکر و دسیسه می کنند، و برهستی و تراوت و تازگی مدام تار عنکبوتی ِسکون و سستی و تباهی می تنند، و حتی در نوروز هم دست از شکنجه روح و روان توده های خسته بر نمی دارند، و همه جا بساط تعزیه وگریه براه می اندازند؛ تا بخیال خامشان، مگر بازهم خاموشی و بیحرکتی و بیروحی را همچنان درو کنند و بر انسان های ِ در خاک مالیده شده و زمینگیر گشته  خدائی کنند! بیائید تا روز سیزده بدر دماغ گندشان را بسوزانیم.

این فرهنگ شیون که از آغاز تا بامروز با هنرِ زندگی ِ و رفتار شاد و پویا بیگانه بوده و بی رحمانه و کور با آن جنگیده است؛ طبیعی ست که چنین خشونتِ وا مانده ای، با رقص و نوا و پیچ و تاب های جان ها و آهنگ های ِروحِ افزا و رنگهای شادی زا و دلهای عاشق گرا که همگی با مرام عزا خوانائی ندارند، دشمن باشد!

 و از آن هم مصیبت بارتر، تنگ نظری شیعه است که با هنر و موسیقی و ادبیاتِ اندیشه پرور دشمنی ذاتی داشته است و هیچگاه تاب ِ تحملِ این نرمی و گرمی هستی بار انسان شاد را نداشته و ندارد. و بهمین دلیل نیز، پس از 34 سال سرکوب فرهنگی، هنوز عاجز از درک و فهم علل ِ ماندگاری سنتهای ایران و راز شوریدگی شیفتگان مراسم های چهار شنبه سوری، جشن عیدِ نوروز و غافل از مفاهیم گره زدن سبزه برای عاشقان در سیزده بدرِ باشد، سنت های سزوار ارزشی که در این دیار همیشه سر زنده بوده و مانده اند!

آیا رهبران شیعه با چنین گنگی، توهمی و بیزاری از شرار زندگی، با این کمترین استعداد و نشانه های شادی و حیات، سزاوار ِحکومت بر دوستداران و باورمندان ِبزندگی هستند؟ مرامی که پی به راز نوازش ملودی ِنبرده، از سیال ِشیداگرِ ترانه در اعماق عاشقانه بی بهره مانده و پیگیر منکر جام جان لطیف مهر است و از نرمش و شیفتگی شورانگیز انسان قرن ها و فرسنگ ها بدور و بی خبر؟! نه تداوم این تحقیر ممکن نیست.

 انسان شایسته ی آهنگ ِدلنوازِ و فضای شورافزای زندگیست و در این گستره ی نیاز، تلخی و بدبیاری های کنونی اش را همچنان گذشته ها  به آب چشمه ها و رودها و دریا ها و اقیانوس ها بدور خواهد ریخت. او میدانند چرا باید شاد باشد و آواز بخواند، و دل در آغوش راه آینده بسپارد وبا تمام وجود میزبان تغیرِ فصل ِ زندگی شود. و می داند چرا درروز«سیزده بدر»باید به صحرا رود و با حضور خود درکنار هم نوعانش دربرابر دشمن شادی با بیداری برقصد و به نوای جان خود گوش فرا دهد. او می خواهد بتواند، روز همبستگی با طبیعتِ خود را جشن بگیرد و پویایی و شادمانی بهاران را پاس بدارد و مثل مار هوشیار با بزم خویش در خون ناپاک این وحشیان آدمخوار زهر بریزد.

 

بهنام چنگائی ـ  11 فروردین 1392             

 

 

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©