Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
شنبه ۲۰ دی ۱۳۹۳ برابر با  ۱۰ ژانويه ۲۰۱۵
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :شنبه ۲۰ دی ۱۳۹۳  برابر با ۱۰ ژانويه ۲۰۱۵
جنایت به نام «نهی از منکر»

جنایت به نام «نهی از منکر»

در شارلی ابدو

 

روشنگری

 

 فاجعه ای که بینادگرایان اسلامی با کشتار روزنامه نگاران در قلب پاریس آفریدند، ریشه هایی عمیق دارد که اکنون کهنه، ضخیم و هزارشاخه شده است، به همین جهت هم تشخیص درد و هم راه حل آن، و بویژه زمینه سازی برای حل مساله زحمت و زمان زیاد میطلبد.

ا. اما در یک چیزی تردیدی نیست. آنها که به دموکراسی باورندارند، و آنها که میخواهند باور خود را به زور بر جامعه تحمیل کنند، در هرطرف و هرجا ایستاده باشند،، در طرف قدرت یا در اپوزیسیون آن، و هرادعایی داشته باشند، بالقوه نیرویی فاجعه آفرین هستند و فاجعه اغلب بدترین شرایط را برای حل ریشه ای مسایل ایجاد میکند.

ب‌. مقاله زیر که توسط هیات سردبیری روزنامه «اخبارروز» سوئد نوشته شده به ریشه ها نمی پردازد، زیرا با فاجعه روبروست و این فاجعه بی واسطه ترین و فوری ترین وظیفه ای ی که پیش پا ی ما میگذارد، دفاع از دموکراسی و آزادی در مقابل تحجر، زورگویی، و اعمال خشونت برای به اصطلاح «امر به معروف» و «نهی از منکر» است.

نام او احمد مرابط بود، ۴۲ ساله و متاهل. او پلیس بود و در «آروندیسمان ۱۱ » نگهبانی میداد، منطقه ای که موزه ادیت پیاف هم در آن قرار دارد و ساختمان بنام « Cirque d’hiver» یا سیرک زمستانی.

در یک ویدیو که اکنون در اینترنت پخش میشود، احمدمرابط را میتون دید که مجروح در پیاده روی مقابل دفتر شارلی ابدو افتاده است. او دستش را بلند میکند تا در مقابل یکی از تروریست های مسلح نقابدار که به طرف او می آید از خود محافظت کند. مرد در حال گریز از کنار او، به سرش شلیک میکند. ظاهرا دلیلی برای اینکار وجود نداشت،- اگربتوان برای کشتن انسان دلیل آورد- احمد مرابط مسلمان بود.

این روزها کم نیستند کسانی که از «ما» در مقابل «آنها» صحبت میکنند، «غرب» در مقابل «اسلام». این آدم های تاریک به نوعی حقیقت را منعکس میکنند. «ما در مقابل آنها» وجود دارد. ولی «ما»یی که کاملا متفاوت است از آنچه که بریگاد نفرت میخواهد به ما بباوراند. «ما»یی که خود را مسلمان، مسیحی،یهودی، بودایی، هندو، «آسا باور»، بیخدا، یا از شکاکیون میخوانیم. و مایی که معتقدیم همنوعان ما حق دارند خود را پیرو هرمرام و مذهبی بخوانند و باور خود را پاس بدارند. و ما در مقابل آنهایی هستیم که معتقدند تنها خدای آنها مجاز است و هرکس که آن را پاس ندارد مستحق مرگ است. مایی که برخلاف آنها که پشت حمله به شارلی ابدو قرار دارند به پلورالیسم، تنوع مذاهب، حقیقت های متفاوت و تبادل نظرات مختلف در مباحثه ای آزاد باور داریم.

 

مایی که میخواهیم شاهد حرکت انسان ها، اجناس و ایده ها در ورای مرزها باشیم و بر این باوریم که در هم آمیزی دو فرهنگ چیزی بزرگ تر از حاصل جمع دو فرهنگ خلق میکند. مائیم در مقابل آنها که میخواهند ببندند و قفل کنند، که در خود در جا میزنند و معتقدند که آمیزش فرهنگ ها چنان شری است که باید به آن شلیک کرد.

مایی که میخواهیم در جامعه ای زندگی کنیم که همه حق بیان داشته باشند. ما هم مثل همه کس وقتی کسی چیزی شریرانه میگوید، غمگین و ناراحت میشوند، ولی برای بحث و مناظره آغوش مان را باز میکنیم. ولی ما در مقابل کسانی هستیم که میخواهند جلوی آزادی بیانی را که خود نمی پسندند بگیرند. ما هستیم در مقابل کسانی که میخواهند تضمین شود حیات آنها بطورکلینیکی منزه از هر برخوردی باشد و حاضر نیستند هرگز این خطر را بپذیرند که دید خود آنها از جهان و خودشان به چالش گرفته شود.ما بیش از هرچیز در مقابل آنها هستیم که میخواهند علیه انسان ها، تصاویری و افکار مخالف خود خشونت اعمال کنند. این ما بودیم که در فرانسه و بسیاری از کشورهای دیگر در جمعیت های ده ها هزار نفره بیرون رفتیم و به اقدام تروریستی در شارلی ابدواعتراض کردیم. ما در یک دقیقه سکوت شرکت کردیم و گل و کارت در مقابل دفتر مجله گذاشتیم. ما آن بسیار انسان ها بودیم که نفرت خود را از اقدام آن اندک افراد به نمایش گذاردیم.

این «ما» آنهایی هستیم که به دموکراسی باور داریم و میخواهیم از آن دفاع کنیم. که معتقدیم آنها که میخواهند بر جامعه تاثیر بگذارند باید این کار را با استدلال و ورقه رای انجام دهند نه با خشونت. «ما»یی که به دولت قانونی باور داریم که از ضعفا در مقابل زورمندان حمایت میکند و به نوبه خود توسط زنان و مردان شجاعی مثل احمد مرابط مورد حمایت قرار میگیرد.

بنابراین ادعا نکنید تقابل بین «غرب» است و «اسلام» ، که یکی از آنها خوب است و دیگری بد و ایندو هرگز با هم سازگار نخواهند شد. مرزمبارزه بین این دو نیست. مرز را این تعیین میکند که قواعد بازی دموکراسی را قبول دارید یا نه. مرز بین کسانی است که میخواهند مسایل خود را در صلح و آرامش پیگیری کنند و آنها که میخواهند خواست های خود را به زور بر دیگران تحمیل کنند.

حتی در این روزها هم کسانی هستند که معتقدند«ما» به نوی باید«خودمان» را سرزنش کنیم زیرا «ما» ، «آنها» را تحریک کرده ایم. که درشتگویی هنگام به تصویر کشیدن پیامبر و مقدسین دیگر گناهی بزرگ تر از خاموش کردن چراغ زندگی انسان ها، یا اولی به نحوی دومی را توجیه میکند. این یک تفکر قرون وسطایی است.

دموکراسی های غربی که از انسان هایی با رنگ ها و مذاهب مختلف، بومی یا مهاجر، تشکیل شده است، نمیتوانند ادعا کنند جوامع کاملی هستند، ولی تاکنون بهترین شکل را برای زندگی کردن بوجود آورده اند. شهروندان آنها حق دارند عقاید خود را بیان کنند، در آنها هیچ قانونی که بطور سیستماتیک زنان و اقلیت های مذهبی را سرکوب کند وجود ندارد . انسان های بالغ حق دارند در شکل اداره جامعه سهیم باشند، اعضای جامعه، متشکل از هر باوری، حق و امکان دارند دوش به دوش هم زندگی کنند.

چنین هستیم ما مسلمان ها، مسیحی ها، یهودی ها و بیخدایانی که که اینجا زندگی میکنیم. و در دفاع از این شیوه زندگی، در مقابل آنها – بود که آن پلیس مسلمان، احمد مرابط هنگام انجام وظیفه در خاک در غلطید.

۲۰ام, دی  ۱۳۹۳  روشنگری

 

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©