Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
پنجشنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۰ برابر با  ۱۴ اکتبر ۲۰۲۱
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :پنجشنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۰  برابر با ۱۴ اکتبر ۲۰۲۱
صدر همچنان در صدر

انتخابات عراق؛

 میخی بر تابوت "عمق استراتژیک"

ارژنگ بامشاد

 

تحولات عراق پس از انتخابات، از زوایای گوناگونی می تواند مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. اما آنچه برای ما ایرانیان از اهمیت ویژه ای برخوردار است، بررسی این انتخابات از زاویه نگاه دولت جمهوری اسلامی به این کشور و سیاست خارجی رژیم در منطقه است. سال هاست که مردم ایران و بویژه کارگران، زحمتکشان و تهیدستان  طعم تلخ فقر ، نداری و گرسنگی را تحمل می کنند با این شعار حکومتیان که جمهوری اسلامی دارای عمق استراتژیک در منطقه هست. عمق استراتژیکی که قرار است اهداف رژیم برای ایجاد قدرت منطقه ای و همطرازی با دیگر قدرت ها را تامین کند و سیاست ماجراجویانه و به شدت ارتجاعی "نابودی اسرائیل" را دنبال نماید و سیاست "مرگ بر آمریکا" و "اخراج آمریکا" از منطقه را متحقق سازد. در این راستا شاهد حضور گسترده و خرج هزینه های کلان توسط سپاه قدس در عراق، لبنان، سوریه، یمن و دیگر کشورها بوده ایم. هزینه هائی که تنها جنبه مالی و اقتصادی نداشته بلکه به قیمت جان تعداد زیادی از جوانان این مردم نیز تمام شده است. نزدیک ترین کشور به ایران به لحاظ روابط تاریخی، مذهبی و فرهنگی عراق است که پس از سرنگونی صدام حسین توسط امریکا و برگزاری انتخابات آزاد در این کشور، اکثریت شیعه به قدرت رسید و نقش برجسته ای در تحولات آن به دست آورد و به حکومت طولانی اقلیت سنی پایان داد. برای حکومت جمهوری اسلامی، این تحول، موهبتی "الهی" بود که طرفدارانش در عراق به قدرت رسیدند، مراسم سالانه اربعین با مراسم سالانه حج به رقابت برخاست و  عکس های خامنه ای و خمینی بر در و دیوار خیابان های شهرهای عراق نقش بست.

 

دو سال پیش وقتی تظاهرات گسترده جوانان عراق در شهرهای گوناگون و بویژه در شهرهای شیعه نشین جنوبی کشور آغاز شد و شعارهای آنها علیه حضور جمهوری اسلامی و سیاست هایش در عراق را نشانه گرفت، روشن شد که "عمق استراتژیک" رژیم در عراق چه بی عمق و سطحی است. در نتیجه آن تظاهرات شکوهمند و توفنده جوانان و مردم عراق که خواهان احترام به حق حاکمیت کشور و تاکید بر هویت عراقی خود شدند، دولت وقت سقوط کرد و دولت موقت موظف شد زمینه انتخابات تازه ای را فراهم آورد. این انتخابات در هجدهم مهرماه امسال برگزار شد. بررسی نتایج این انتخابات بسیار آموزنده و گویاست و نتایج سیاست "عمق استراتژیک" رژیم اسلامی را به خوبی نشان می دهد.

 

در این انتخابات 60 درصد مردم عراق شرکت نکردند زیرا به تحولات کنونی کشور و به سیاست مداران دزد و فاسد اعتراض دارند و این دولت ها را نماینده خود نمی دانند. این حجم از مخالفت، بیان نفرت مردم از باندهای قدرتی است که سرشان به سفارتخانه های آمریکا، عربستان، ایران و ترکیه و یا دیگر کشورها وصل است و به جای پایبندی به منافع مردم کشور، از منافع قدرت های بیگانه حمایت می کنند و به لابی گری مشغول می شوند. اما ۴۰ درصد دیگر مردم که در انتخابات شرکت کردند، یک تودهنی بزرگ به جمهوری اسلامی زدند. پیروز اصلی این انتخابات ائتلاف "سائرون" «تحول طلبان» به رهبری مقتدی صدر است که ائتلافی است از شیعیان، سنی ها، سکولارها، کمونیست ها، فمنیست ها و دیگر گروه های سیاسی که همگی بر هویت عراقی، استقلال این کشور و عدم مداخله کشورهای خارجی تاکید می کنند. این ائتلاف با افزودن ۱۶ کرسی بیشتر نسبت به انتخابات ۲۰۱۸ کرسی های خود در مجلس جدید را به  ۷۰  کرسی رسانده است. ائتلاف سنی ها، ائتلاف "پیشرفت" به رهبری رئیس مجلس، محمد حلبوسی، با ۴۱ کرسی در مقام دوم قرار گرفته است. ائتلاف دولت قانون تحت رهبری نوری المالکی، نخست‌وزیر سابق کشور با ۴۰ کرسی در مقام سوم قرار دارد. ائتلاف فتح به ریاست «هادی العامری» متشکل از نامزدهایی متعلق به گروه‌های شبه‌نظامی  حشد الشعبی طرفدار جمهوی اسلامی با از دست دادن ۲۸ كرسي فقط  ۲۰ کرسی در پارلمان جدید به دست آورده اند، یعنی از جایگاه دوم به جایگاه هفتم سقوط کرده اند، که نشان از عدم اقبال عمومی از سیاست های این گروه های وابسته به جمهوری اسلامی است. همین امر باعث شده تا رهبران این گروه ها از تقلب انتخاباتی سخن بگویند. حزب دمکرات کردستان عراق ۳۲ کرسی و اتحادیه میهنی کردستان عراق ۱۵ کرسی را از آن خود کرده اند. ائتلاف "امتداد" که از جوانان سازماندهنده اعتراضات دو سال پیش تشکیل شده، توانست ۱۲ کرسی  پارلمانی بدست آورد، جریان «حکمت ملی» به ریاست «سید عمار حکیم» سه کرسی را آز آن خود کرد و  زنان عراقي در مجموع با كسب ۹۷ كرسي در پارلمان نزديك به يك‌سوم از كل كرسي‌هاي پارلمان اين كشور را دراختيار خود گرفته‌اند.

 

نتایج انتخابات عراق نشان می دهد که مردم این کشور نه تنها بر هویت عراقی خود تاکید می کنند بلکه با دخالت های خارجی نیز به شدت مخالفند. "نه" بزرگ عراقی ها به گروه های وابسته به جمهوری اسلامی و حمایت گسترده شان از "بلوک صدر" که مواضع روشن ضد امریکائی و ضد دخالت خارجی دارد و تضعیف شخصیت ها و گروه های نزدیک به آمریکا، نشان می دهد که مردم این کشور از دخالت های خارجی خسته شده اند. تلاش جمهوری اسلامی برای کنترل اوضاع و برگرداندن ورق شکست، با اعزام یک هیئت بلند پایه از مقامات سپاه قدس به این کشور، نشان از وحشت این رژیم از تحولات کنونی کشور همسایه دارد. تلاشی که نتایج عکس نیز در برخواهد داشت.

 

صرف هزینه های گستردۀ انسانی، مالی و لجستیکی در کشورهای منطقه، نه تنها باعث گسترش عمق استراتژیک این رژیم در منطقه نشده بلکه خشم و نفرت را در میان جوانان این کشورها دامن زده است. تظاهرات گستردۀ دو سال اخیر جوانان عراقی و لبنانی بیان این وضعیت است. این هزینه های گستردۀ برای "عمق استراتژیک" آنچنان بر اقتصاد و وضعیت زندگی مردم کشور تاثیر گذاشته است که سبب خشم و نفرت مردم ایران نیز شده است. تحریم 60 درصدی انتخابات ریاست جمهوری چند ماه پیش ایران بیانگر این شکست است. روشن است حاکمیتی که در کشور خودش، تظاهرات و اعتراضات معیشتی کارگران و تهیدستانش هر روز در گوشه ای برپاست،  معلمانش برای آموزش کارآمد و رایگان مبارزه می کنند و به زندان می افتند، زنانش حق دوچرخه سواری ندارند و با اسیدپاشی یا گلوله های ساچمه ای مورد حملۀ حزب اللهی ها قرار می گیرند، مردمش گروه گروه بر اثر فتوای رهبرش مبنی بر ممنوعیت ورود واکسن های غربی، با ابتلاء به کرونا جان خود را از دست می دهند، وکلا و نویسندگانش در زندانند، جوانان معترضش در زندان زیر شکنجه شهید می شوند، ارزش پولش به پائین ترین سطح سقوط کرده و پاسپورتش بی اعتبار شده و تورم اش در در منطقه آسیا مقام اول را دارد، نمی تواند الگوی جذابی برای جوانان و مردم منطقه باشد. از این رو نه تنها "عمق استراتژیک" رژیم در کشور خودش با شکست مفتضحانه ای روبرو شده بلکه در منطقه نیز به شدت بی اعتبار گشته است.

 

شکست "عمق استراتژیک" رژیم در عراق، تنها مورد شکست رژیم نیست. پس از صرف هزینه های وسیع انسانی ، مالی و لجستیکی و نظامی در سوریه، حالا که موقع بازسازی اقتصادی رسیده، به اعتراف مقامات حکومتی، دیگر کشور ها سهم بیشتری بدست آورده اند و ایران در رده های پائینی قرار گرفته است. در افغانستان که پیوندهای عمیق زبانی، فرهنگی، مذهبی و تاریجی ، بویژه در خراسان بزرگ، دو کشور را به  هم پیوند زده است، امروز طالبان متحد پاکستان بر اریکه قدرت نشسته اند و به چیدن نوک نفوذ جمهوری اسلامی مشغولند و ارباب شان، پاکستان، با ترکیه و آذربایجان مانور نظامی علیه ایران برگزار می کند. کار به جائی رسیده که دیکتاتور کم وزنی همچون حیدر علی اف، برای ایران شاخ و شانه می کشد. در حالی که پیوندهای تاریخی، زبانی، فرهنگی و مذهبی جمهوری آذربایجان با ایران، آنچنان گسترده و عمیق است که باید روابط دو کشور در عالی ترین سطح قرار می داشت ولی حالا این کشور سکوی نفوذ و قدرت اسرائیل در شمال ایران شده است. شیخ نشین های جنوبی خلیج فارس نیز به جای ارتباطات نزدیک با ایران، به مآمن امنی برای حضور اسرائیل تبدیل شده اند. و این همه نشانۀ شکست سیاست ارتجاعی و شعار ماجراجویانه و بیهوده "نابودی اسرائیل" است که هزینه های گزافی برای مردم ایران به دنبال داشته است.

 

واقعیت این است که منطقه ما، منطقه خاورمیانه و آسیای میانه، سرزمین اقوام و ملیت های خویشاوندی است که پیوندهای ملی، زبانی، فرهنگی، مذهبی، اقتصادی و تاریخی آنها را به هم پیوند زده است. دشمنی های کنونی، نتیجه حضور قدرت های خارجی و سیاستمداران مرتجعی است که زندگی و جان و رفاه مردم برایشان اهمیتی ندارد. راه غلبه بر این وضعیت نه سازماندهی قدرت های منطقه ای و سیاست "عمق استراتژیک" بلکه سیاست همگرائی های منطقه ای و ایجاد اتحادیه ای از کشورهای برابر حقوق و برداشتن مرزهاست. اتحادیه ای که تمام مردمان این دیار، شهروندان برابر حقوق باشند و امکانات منطقه برای رفاه و آسایش همگانی صرف و هزینه شود. در چنین شرایطی است که دیگر نه به جنگ و تهدیدات جنگی و هزینه های جنگی نیاز هست و نه به مهاجرت های گسترده و آوارگی های ویرانگر و نه به آویزان شدن به قدرت های خارجی. جمعیت جوان و تحصیل کرده منطقه، منابع عظیم طبیعی، معادن، نفت و گاز، تجارت گسترده و بازار عظیم، می تواند منطقه ای شکوفا، آزاد و همبسته ایجاد کند و به دشمنی ها و رقابت ها و جنگ های ویرانگر پایان دهد و بساط تمام مرتجعان را برچیند و در جهان امروز حرفی برای گفتن داشته باشد و با قدرت های بزرگ در سطحی برابر سخن گوید . این تصویر برای آیندۀ منطقه ما، رویا نیست بلکه نیاز زمان است.

پنجشنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۰ برابر با ۱۴ اکتبر ۲۰۲۱

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©